تارنگاربخش کتیچ
تارنگاربخش کتیچ
ختر: می دونی فردا عمل قلب دارم؟پسر: آره عزیز دلمدختر: منتظرم میمونی؟پسر رویش را به سمت پنجره اطاق دختر بر میگرداند تا دختر اشکی که از گونه اش بر زمین میچکد را نبیند پسر:منتظرت میمونم عشقم ... ...دختر: خیلی دوستت دارمپسر: عاشقتم عزیزم ...بعد از عمل سختی که دختر داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم کم داشت هوشیاری خود را به دست می آورد به آرامی چشم باز کرد و نام پسر را زمزمه کرد و جویای او شدپرستار: آرووم باش عزیزم تو باید استراحت کنیدختر: ولی اون کجاست؟ گفت که منتظرممیمونه به همین راحتی گذاشت و رفتپرستار: در حالی که سرنگ آرامش بخشرا در سرم دختر خالی میکرد رو به او گفت: میدونی کی قلبش رو به تو هدیه کرده؟دختر: بی درنگ که یاد پسر افتاد و اشک از دیدگانش جاری شد: گفت آخه چرا خدایا!چرا چرا چرا


تاریخ: دو شنبه 1 / 4 / 1392برچسب:کتیج‏~قلب,
ارسال توسط حامدرئیسی
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 36 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 958
بازدید کل : 178916
تعداد مطالب : 281
تعداد نظرات : 79
تعداد آنلاین : 1



Alternative content