تارنگاربخش کتیچ
تارنگاربخش کتیچ
کی روش:عده آدمهایی که باید از آنها تشکر کنم زیاد نیست / فردا صبح اول وقت همه باید برگردند دفتر و کار شروع شود /بازیکنان تیم ملی باید 20 روز استراحت مطلق داشته باشند / اگر برای تعطبلات برزیل می رویم من نیستمامروز 19 جون) 29 خرداد( باید همگی جشن بگیریم. از آن لذت ببریم و جشن.فردا صبح اول وقت همه باید برگردنددفتر و کار شروع شود. فردا جشن تمام می شود.بابا رحمان عصبانی می شود + عکس «کوتاه کوتاه : رضا قوچان نژاد! «اخبار خوش و غیرمنتظره از پرسپولیس ؛ رویانیان فیل هوا می کند؟ «كي روش: فردا براي ادامه همكاري مذاكره مي كنم/ هدايت تيم ايران برايم افتخار استخوشحالم از اينكه مي توانيم اين صعود را با تمامي هواداران فوتبال ايران تقسيم كنيم و باور كنيد چنين جوي را كمتر ديده بودمملی پوشان در دفتر احمدی نژاد / روحانی ، دیدار کننده بعدی «بنگر:ثابت مي كنم لياقت پوشيدن پيراهن 6 پرسپوليس را دارم / امسال قوي ترين پست پرسپوليس، خط دفاعش است «عصبانیت نکو و تعجب گوچی از بی نظمی های جشن استقبالبا اینکه استیج مناسبی آماده شده و همه چیز آماده برگزاری قسمت آخر جشن بود برای عکس یادگاری افراد متفرقه بسیاری که بر خی هایشان شمایل هم گرفته بودند مقابل ملی پوشان و مربیان ایستادندجشن صعود تمام شد: پرتاب کی روش به آسمان «آتش سوزی در جشن صعود! «چهارمین صعود تیم ملی به جام جهانی/ دشوار نه به اندازه 98، مقتدر نه مثل 78تیم ملی ایران گرچه به عنوان تیم اول گروه A آسیا به جام جهانی برزیل رسیدولی این اقتدار خیلی هم راحت میسر نشد.لمپارد: واقعا خوش شانسم که زیرنظر مورینیو کار کرده ام «برهانی :65 درصد پول پارسالم مانده اما مشکلی نیست / فردا ظهر قرارداد می بندم «نقل و انتقالات دات کام ؛ رحمتی و انصاری فر تمدید می کنندبه مهمترین اخبار و شایعات بازار نقل وانتقلات توجه کنیدپراندلی: زاکرونی بزرگترین تهدید ژاپن است؛بالوتلی می تواند در این تیم رشد کند «گزارش روز: ازسرگیری دادگاه فساد اخلاقی بنزما و ریبری «هادی عقیلی به سپاهان پیوستکاپیتان سابق سپاهان به تیم سابقش بازگشتبرهانی :65 درصد پول پارسالم مانده اما مشکلی نیست / فردا ظهر قرارداد می بندم «تیموریان:دست همه را می بوسم / فکر کنم دستم شکسته «یادداشتی از پژمان جمشیدی : حیف تیم 2002 و نیکبخت و مجاهدشفوتبال اسفناک پایه و عده ای مدیر چرک ووابسته؛ و همچنان فوتبالی بی امکانات و کم دلسوز اما این هم مانع سیخ شدنمو بر تنم نشدحدادی فر: فعلا پلی آف، نه پرسپولیس «شجاعی:از این آشتی خوشحالم / باید برای جام جهانی آماده شویم «استقبال بی سابقه از ملی پوشان ؛ گوچی روی دستها «آخرین خبرها همه اخبار روز«بابا رحمان عصبانی می شود + عکسبعد از آن همه انتقادات ، با بسته نگه داشتن دروازه تیم ملی در 3 بازی متوالی باید به او برای گلایه و انتقاد ازمنتقدانش حق داد. more « کی روش:اگر برای تعطیلات برزیل می رویم من نیستمکوتاه کوتاه : رضا قوچان نژاد!یادداشت محمد تقوی : عملکرد کیروش کاملا بین المللی بود !اخبار خوش و غیرمنتظره از پرسپولیس ؛ رویانیان فیل هوا می کند؟عکس : پژمان زیر فشارحیدری در فجر؛معدنچی نمی آید؟19 ژوئن محسن یوسفی به ملوان پیوست19 ژوئن یادداشت ویژه : بعد از یک صعود دیگر که نگوییم الله بختکی نبود19 ژوئن ملی پوشان در دفتر احمدی نژاد19 ژوئن كي روش: هدايت تيم ايران برايم افتخار است19 ژوئن جشن استقبال در کمال بی نظمی؛عصبانیت نکو


تاریخ: پنج شنبه 30 / 3 / 1392برچسب:کتیج اخبارفوتبال,
ارسال توسط حامدرئیسی
پاری سن ژرمن به دنبال ویلاس بواس و بیلسران باشگاه پاری سن ژرمن حالا ایده جدیدی در سر دارند تا به نحوی یک انتقام شیرین از رئال مادرید محسوب می شودپیغام پی اس جی به تاتنهام؛ برای خرید گرت بیل، بیشتر از رئال پول می دهیملوپاریزین: اعلام آزادی آنچلوتی از پاری سن ژرمن تا ساعاتی دیگرجدول زمانی انتقالاتاخبار تمامی انتقالات جدید به صورت دقیقه به دقیقه4 hoursسوارس: کسی با من یا لیورپول تماس نگرفته13 hoursسانتوس : مبلغ درخواستی میلان برای روبینیو بسیار بالاست اما هنوز امیدواریم2 daysهاینکس: به سران بایرن توصیه کردم تا ایسکو را بخرند2 daysیوونتوس و خرید پلوسو با قیمت 4.8 میلیون یورو2 daysپاری سن ژرمن به دنبال ویلاس بواس و بیل3 daysگزارش روز:عصبانیت و دلخوری دایی از کریم4 daysسوارس: اگر به رئال بروم، در هر بازی روحم را برای تیم می گذارم4 daysمانچینی: سیتی از مدت ها پیش به دنبال کاوانی است4 daysمدیر برنامه های کوشیلنی: بایرن و بارسا به دنبال لورن هستند4 daysسولدادو: جدایی از والنسیا؟ هر چیزی ممکن است4 daysدرخواست زیدان از بیل: به تاتنهامی ها بگو که می خواهی بروی4 daysوراتی: آینده من، به آینده آنچلوتی بسته نیست5 daysروبینیو در آستانه بازگشت به سانتوس5 daysسان: یونایتد درانتظار فرگوسن برای متقاعد کردن کریس به بازگشت6 daysخبر رسمی: پیگرینی سرمربی منچسترسیتی شد6 daysمارکیزیو:اگر سران یووه مرا نخواهند به تیم دیگری می روم6 daysمدیربرنامه های وراتی: پی.اس.جی دنبال تمدید قرارداد مارکو است6 daysموراتی: هندانوویچ جایی نمی رود6 daysمادر کاوانی: ادی درحال مذاکره با رئال و سیتی است6 daysتیاگو سیلوا:قبل از تصمیم گیری، با زلاتان حرف می زنم6 daysآسپاس دومین خرید تابستانی لیورپول6 daysآبیدال: تیم های زیادی به دنبال جذب من هستند7 daysپیغام پی اس جی به تاتنهام؛ برای خرید گرت بیل، بیشتر از رئال پول می دهیم7 daysگزارش روز- پیشی گرفتن پی.اس.جی از رئال: پیشنهاد100 میلیونی برای بیل7 daysلوپاریزین: اعلام آزادی آنچلوتی از پاری سن ژرمن تا ساعاتی دیگر7 daysلادروپ، کلید جدایی آنچلوتی از پاری سن ژرمن7 daysمدیربرنامه های زلاتان: ایبرا در پاری سن ژرمن می ماند2 weeksگالیانی: به خاطر یوونتوسی ها از خرید تبس منصرف نمی شویم2 weeksایندیپندنت: موناکو و پیشنهاد 100 میلیون یورویی برای کریس2 weeksمیلان و سوژه های همیشگی ، خاویر پاستوره2 weeksناپولی و رد پیشنهاد چلسی برای خرید کاوانی2 weeksفن خال: رفتن اسنایدر به چلسی به نفع من هم هست2 weeksمدیربرنامه های تیاگو سیلوا: او به بارسا نمی رود2 weeksتلاش نافرجام بارسلونا برای جذب رافائل واران2 weeksپیشنهاد20 میلیون یورویی ناپولی برای ماسچرانو2 weeksرئال مادرید و خرید کاسمیرو با پرداخت 6 میلیون یورو2 weeksگزارش روز: پیشنهاد دستمزد سالانه 23 میلیون یورویی موناکو به رونالدو2 weeksپیشنهاد8 میلیون یورویی رئال برای پیرلو2 weeksزیدان: هر کس بیل را می خواهد باید رکورد بشکند2 weeksپیشنهاد ویژه سیتی برای خرید الشعراوی از میلان2 weeksتیاگو سیلوا: رونی می تواند خریدی فوق العاده برای پی اس جی باشد2 weeksشایعه روز: تلاش منچستریونایتد برای خرید رونالدو پیش از 8 آگوست2 weeksآبیدال: گواردیولا از من خواست به بایرن بروم2 weeksدیلی میرر: درخواست پیگرینی برای انتقال دی ماریا به سیتی2 weeksیورنته: یوونتوس به بزرگی رئال و بارساست2 weeksرئیس دورتموند:سرمایه گذاری سنگینی دربازار نقل و انتقالات می کنیم2 weeksپیشنهاد47میلیون یورویی منچستر یونایتد برای سسک2 weeksبلان: با هیچ تیمی توافق نکرده ام2 weeksگالاتاسرای آماده فروش اسنایدر به چلسی2 weeksسیتی آماده ارائه پیشنهاد 40 ملیون یورویی برای جذب الش


تاریخ: پنج شنبه 30 / 3 / 1392برچسب:کتیج نقل وانتقالات,
ارسال توسط حامدرئیسی
طی نامه ای که ازسوی بخشداری فنوج ارسال شده معلوم شدکه اراء شمارش شده اشتباه بوده رأی هابه درستی شمارش نشده اندکه این اشتباه فاحش موجب تعجب همگان شده براساس اراء قبلی که اعلام شداشتباه بوده اند 1‏_اقای غلام بارانی 2‏_یونس بارانی 3‏_انورچاکری 4‏_عوض کدخدا 5‏_رضابارانی 6‏_خالدرئیسی 7‏_اسفندیارنصرتی 8‏_شیخ مرادشیخی به ترتیب اراءکسب شده 5نفراول کاندیداهای فوق عضواصلی ونفر6و7عضوعلی البدل قرارگرفتن امابراساس اعلام جدیدنتایج اراء شمارش شده توسط بخشداری جای چندتن ازکاندیداهابه ترتیب ذیل تغییرکرد 1‏_غلام بارانی 2‏_انورچاکری 3‏_خالدرئیسی 4‏_رضابارانی 5‏_یونس بارانی 6‏_شیخ مرادشیخی 7‏_اسفدیارنصرتی 8‏_عوض کدخدا نکته جالب نتیجه شمارش اراء اولیه که اشتباه بودن بااراء جدید قرارگرفتن اقای خالدرئیسی دررتبه 6وبعدباشمارش دوباره اراء صعودبه رتبه سوم هست یکی ازکاندیداهایی که امیداصلی شوراشدن بارأی بالابودجناب اقای خالدرئیسی بودکه طبق نتیجه اولیه که باعث تعجب همگان شده بوداقاخالدرئیسی دررتبه 6قرارگرفته بودکه شمارش دوباره اراء نفرسوم شدن که این سوم شدن هم جای بحث دارد


تاریخ: پنج شنبه 29 / 3 / 1392برچسب:,
ارسال توسط حامدرئیسی
شخصی مشغول تخریب دیوار قدیمی خانه اش بود تا آنرا نوسازی كند. توضیح اینكه منازل ژاپنی بنابر شرایط محیطی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند.این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش فرو رفته بود.دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد. وقتی میخ را بررسی کرد خیلی تعجب كرد ! این میخ چهار سال پیش، هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود !اما براستی چه اتفاقی افتاده بود ؟ كه در یک قسمت تاریک آنهم بدون كوچكترین حرکت، یك مارمولک توانستهبمدت چهار سال در چنین موقعیتی زنده مانده !چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است. متحیر از این مساله کارش راتعطیل و مارمولک را مشاهده کرد.در این مدت چکار می کرده ؟ چگونه و چی می خورده ؟همانطور که به مارمولک نگاه می کرد یکدفعه مارمولکی دیگر، با غذایی در دهانش ظاهر شد !مرد شدیدا منقلب شد ! چهار سال مراقبت. و این است عشق ! یك موجود كوچك با عشقی بزرگ !


تاریخ: جمعه 29 / 3 / 1392برچسب:,
ارسال توسط حامدرئیسی
شق حقیقییک روز آموزگار از دانش آموزانی که درکلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی غیر تکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟ برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن عشقشان را معنا می کنند. برخی »دادن گل و هدیه« و »حرف های دلنشین« را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند »با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی« را راه بیان عشق می دانند.در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریفکرد: یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند.یک قلاده ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود.رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند.داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد.راوی اما پرسید : آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرتخواسته که او را تنها گذاشته است!راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که »عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود.››قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام میدهد و یا فرار می کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود.


تاریخ: جمعه 29 / 3 / 1392برچسب:,
ارسال توسط حامدرئیسی
پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودمتقدیمت کنم. دخترلبخندی زد و گفت ممنونم.تا اینکه یه روز اون اتفاق افتاد.حال دختر خوب نبود...نیاز فوری به قلب داشت...از پسر خبری نبود...دختر با خودش می گفت: می دونی که من هیچ وقت نمی ذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی...ولی این بود اون حرفات؟...حتی برای دیدنم هم نیومدی...شاید من دیگه هیچ وقت زنده نباشم...آرام گریست و دیگر هیچ چیز نفهمید...چشمانش را باز کرد،دکتر بالای سرش بود. به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟ دکتر گفت نگران نباشید،پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شما باید استراحت کنید...در ضمن این نامه برایشماست!..دختر نامه رو برداشت،اثری از اسم روی پاکت دیده نمی شد،بازش کرد ودرونآن چنین نوشته شده بود: سلام عزيزم.الان كه اين نامه رو ميخوني من در قلب تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش كه بهت سر نزدم چون ميدونستم اگه بيام هرگز نميذاري كه قلبمو بهت بدم..پس نيومدم تا بتونم اين كارو انجام بدم..اميدوارم عملت موفقيت آميز باشه.)عاشقتم تا بينهايت(دختر نمی تونست باور کنه...اون این کارو کرده بود...اون قلبشو به دختر داده بود...آرام آرام اسم پسر رو صدا کرد و قطرههای اشک روی صورتش جاری شد...و بهخودش گفت چرا حرفشو باور


تاریخ: جمعه 29 / 3 / 1392برچسب:,
ارسال توسط حامدرئیسی
پسر عاشقدختر با نا امیدی و عصبانیت به پسر که روبرویش ایستاده بود نگاه میکرد کاملا از او نا امید شده بود از کسی که انقدر دوستش داشت و فکر می کرد که او همدوستش دارد ولی دقیقا موقعی که دختر به او نیازداشت دختر را تنها گذاشت از بعد ازپیوند کلیه در تمام مدتی که در بیمارستان بستری بود همه به عیادتش امده بودن غیر ازپسر چشمهایش همیشه به دری بود که همه از ان وارد می شدند غیر از کسی که او منتظرشبود حتی بعد از مرخص شدن از بیمارستان به خودش گفته بود که شاید پسر دلیل قانعکننده ای داشته باشد ولی در برابر تمام پرسشهایش یا سکوت بود یا جوابهای بی سر و تهکه خود پسر هم به احمقانه بودنش انها اعتراف داشت تحمل دختر تمام شده بود به پسرگفت که دیگر نمی خواهد او را ببیند به او گفت که از زندگی اش خارج شود به نظر دخترپسر خاله اش که هر روز به عیادتش امده بود با دسته گلهای زیبا بیشتر از پسر لایقدوست داشتن بود دختر در حالت عصبی به پهلوی پسر ضربه ای زد زانوهای پسر لحظه ای سستشد و رنگش پرید چشمهایشمثل یخ بود ولی دختر متوجه نشد چون دیگر رفته بود و پسر رابرای همیشه ترک کرده بود .دختر با خود فکر می کرد که چه دنیای عجیبی است در ایندنیا که ادمهایی مثل ان غریبه پیدا می شوند که کلیه اش را مجانی اهدا می کند بدوناینکه حتی یک تومان پول بگیرد و حتی قبول نکردهبود که دختر برای تشکر به پیشش در همین حال پسر از شدت ضعف روی زمین نشسته بود و خونهایی را که ازپهلویش می امد پاک می کرد و پسر همچنان سر قولی که به خودش داده بود پا بر جا بوداو نمی خواست دختر تمام عمر خود را مدیون او بماندولی ایکاش دختر از نگاه پسر می فهمید کهاو عاشق واقعی استساعت ویژهمردیديروقت ‚ خسته از كار به خانه برگشت. دم در پسر پنج ساله اش را ديد كه در انتظار او بود.سلام بابا ! يك سئوال از شما بپرسم ؟بله حتماً.چه سئوالي؟- بابا ! شما براي هرساعت كار چقدر پول مي گيريد؟مرد با ناراحتي پاسخ داد: اين به تو ارتباطي ندارد. چرا چنين سئوالي ميكني؟- فقط ميخواهم بدانم.- اگر بايد بداني ‚ بسيار خوب مي گويم : 20 دلارپسر كوچك در حالي كه سرش پائين بود آه كشيد. بعد به مرد نگاه كرد و گفت : ميشود10 دلار به من قرض بدهيد ؟مرد عصباني شد و گفت : اگر دليلت براي پرسيدن اين سئوال ‚ فقط اين بود كه پولي براي خريدن يك اسباب بازي مزخرف از من بگيري كاملآ در اشتباهي‚ سريع به اطاقت برگرد و برو فكر كن كه چرا اينقدر خودخواه هستي. من هر روز سخت كارمي كنم و براي چنين رفتارهاي كودكانه وقت ندارم.پسر كوچك‚ آرام به اتاقش رفت و در را بست.مرد نشست و باز هم عصباني تر شد: چطور به خودش اجازه مي دهد فقط برايگرفتن پول ازمن چنين سئوالاتي كند؟بعد از حدود يك ساعت مرد آرام تر شد وفكر كرد كه شايد با پسر كوچكش خيلي تند وخشن رفتار كرده است. شايد واقعآ چيزي بوده كه او براي خريدنش به 10 دلار نيازداشته است.به خصوص اينكه خيلي كم پيش مي آمد پسرك از پدرش درخواست پول كند.مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را بازكرد.- خوابي پسرم ؟- نه پدر ، بيدارم.- من فكر كردم شايد با تو خشن رفتار كرده ام. امروز كارم سخت و طولاني بود و همه ناراحتي هايم را سر تو خالي كردم. بيا اين 10 دلاري كه خواسته بودي.پسر كوچولو نشست‚ خنديد و فرياد زد : متشكرم بابا ! بعد دستش را زير بالششبردو از آن زير چند اسكناس مچاله شده در آورد.مرد وقتي ديد پسر كوچولو خودش هم پول داشته ‚ دوباره عصباني شد و با ناراحتي گفت : با اينكه خودت پول داشتي ‚ چرا دوباره درخواست پول كردي؟پسر كوچولو پاسخ داد: براي اينكه پولم كافي نبود‚ ولي من حالا 20 دلار دارم. آيامي توانم يك ساعت از كار شما را بخرم تا فردا زودتر به خانه بياييد؟من شام خوردن با شما را خيلي دوست دارم ...


تاریخ: جمعه 29 / 3 / 1392برچسب:,
ارسال توسط حامدرئیسی
ك دكتر روانشناسی بود كه هر كس مشكلات روحی و روانی داشت به مطب ایشان مراجعه می كرد و ایشان با تبحر خاصی بیماران را مداوا می كرد وآوازه اش در همه شهر پیچیده بود.یك روز یك بیماری به مطب این دكتر آمد كه از نظر روحی به شدت دچارمشكل بود. دكتر بعد از كمی صحبت به ایشان گفت در همین خیابانی كه مطب من هست، یك تئاتری موجود هست كه یك دلقك برنامه های شاد وخیلی جالبی اجرا می كند. معمولا بیمارانیكه به من مراجعه می كنند ومشكل روحی شدیدی دارند را به آنجا ارجاع می دهم و توصیه می كنم بهدیدن برنامه های آن دلقك بروند و همیشه هم این توصیه كارگشا بوده و تاثیربسیار خوبی روی بیماران من دارد. شما هم لطف كنید به دیدن تئاتر مذكوررفته و از برنامه های شاد آن دلقك استفاده كرده تا مشكلات روحی تان حلشود.بیمار در جواب گفت: آقای دكتر من همان دلقكی هستم كه در آن تئاتر برنامه اجرا می كنم.همیشه هستند آدم هایی كه در ظاهر شاد و خوشحال به نظر می رسند وگویا هیچ مشكلی در زندگی ندارند، غافل از اینكه دارای مشكلات فراوانیهستند اما نه تنها اجازه نمی دهند دیگران به آن مشكلات واقف شوند، بلكهبا رفتارشان باعث از بین رفتن ناراحتی و مشكلات دیگران نیزمی شوند.


تاریخ: جمعه 29 / 3 / 1392برچسب:,
ارسال توسط حامدرئیسی
شق آدم را داغ می کند و دوست داشتنآدم را پخته می کندهر داغی یک روز سرد می شود ، ولی هیچ پخته ای دیگر خام نمی شود . . .دوستت دارم•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•سیب هنوز هم شیرین استهنوز هم آدم بهشت را به لبخند حوا می فروشد ، شیطان بهانه بود•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•|___♥__|_:!””-.,“@@”””””” “”@”‘دلم برات تنگ شده بود آوردم ببینیش !•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•کـوتـاه مـی گـویـم دوسـتت دارم امااز دوست داشـتـنـت کـوتـاه نـمـی آیم . ..•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•درخت دوستی رو با قلب میکارن نه با دست !تو را من با قلب دوست دارم نه با حرف . . .•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•همیشه دور نما هاخواستنی ترندمثل سرابمثل فردامثل تو . . .•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•با هم باشیم نه یک سال بلکه یک عمربگذار آوازه ی با هم بودنمان چنان در شهر بپیچدکه روسیاه شوند آنان کهبر سر جدایی مان شرط بسته بودند . . .•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•ما را همه ره ز کوی بد نامی باد / وز سوختگان بهره ی ما خامی بادنا کامی ما چو هست کام دل دوست / کام دل ما همیشه ناکامی باد . . .•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•منبرای دوست داشتن اتمدت هاست آماده اماماامان از توامان از زن هاهمیشه دیر حاضر می شوید . . .•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•هیچ میدانستی زیباترین عاشقانه ای که برایم گفتیوقتی بود که اسمم را با “میم” به انتها رساندی . . .•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•سلاماز شرکت رب تبریک مزاحم میشممیشه یه رب بغلتون کنم !؟محض تبریک میگما !•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•خواستم پاره گریبان کنم از دست غمتدستم از ضعف …دریغا …به گریبان نرسید . . .•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•ای اشک دوباره در دلم درد شدی / تا دیده ی من رسیدی و سرد شدیاز کودکی ام هر آنزمان خواستمت / گفتند دگر گریه نکن مرد شدی . . .•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•اى دوست !تو همان شقایق معروف شعر خوب سهرابى !تا تو هستى زندگى باید کرد . . .•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•آراسته آمد و چه آراستنیپیراسته زلف خود چه پیراستنیبنشست به می خوردن و برخاست به رقصبه به چه نشستنی چه بر خاستنی . . .•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•راست یا دروغ مهم نیست ! تو فقط با من حرف بزن !چشمانت زیرنویس می کنند !•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•عاشقم گر نیستی لطفی بکن نفرت بورزبی تفاوت بودنت هر لحظه آبم میکند . ..•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•حرفی نزنی طاقت جنجال ندارم / بدجور شکسته ست دلم حال ندارمدرهای قفس باز و دلم عاشق پرواز / ازحس پریدن پرم و بال ندارم . . .•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•نوشته ها بهانه استفقط مینویسم که یادآوری کنم به یادتمباورش با تو•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•چقدر تلخ است بعد از سال ها انتظارنیمه گم شده ات را کامل بیابی . . .•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•خنجر زیرِ پوستم کاشتیفکر نمی کردیروزی باز در آغوشت بگیرم . . .•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•شاید به هم باز رسیمروزی که من به سانِ دریایی خشکیدمو تو چون قایقی فرسوده بر خاک ماندی)احمد شاملو(•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•این روزها خیلی چیزها دست من نیستمثلا دستهایت . . . !•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•در راه تو بی اراده رفتن خوب است / در چشم تو بی افاده رفتن خوب استجایی که همه فکر سواری هستند / دنبال دلم پیاده رفتن خوب است . . .•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•بعد از مُردنم سرم را جدا کنید بگذارید روی شانه امشانه ای که سر می خواست، سری که شانه می خواستهر دو را برسانید به آرزوشان . . .•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•آمـــد امـــا در نگاهــش آن نوازش ها“نبــــــود…چشــم خواب آلـودش را مســتى و رویــا “نـــبود …لـب همــان لـب بود اما بوسـه اش گرمــى “نـداشـت ….دل همــان دل بود اما مســت و بى پـروا “نبــــود…•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•هر آهنگی که گوش میدهمبه هر زبانی که باشدبغضم را میشکندنمی دانمبغضم به چند زبان زنده دنیا مسلط است .. .•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•شیرین ترین لبخند اون لبخندیه کهوقتی میخوای بهش اس ام اس بدی یهدفه خودش اس ام اس میده !•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•نمایشگاه زده امبیا و تماشا کنتمام روزهای نبودنت را آه کشیده امو با حسرت قاب گرفته ام . . .•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•عمریست غم و درد نشانم داده / در آتش سینه اش امانم دادهرنجور ترین درخت باغش هستم / هر بارمرا دیده تکانم داده•.•.•.•.•.•.•اس ام اس عاشقانه •.•.•.•.•.•.•هیچکس نـفهمیـــــد که » زلـیخـــــــا « مــَـــــــــرد بـود ..!میــــدانی چــــــــــــرا ؟؟؟مـــــردانـــگی میــخواهـــــدمــــــــانـدَن ، پــای عشــــــقی که مـُـــدام تـو را پـــس میــــزَنــدم


تاریخ: جمعه 29 / 3 / 1392برچسب:کتیج پیامک عاشقانه,
ارسال توسط حامدرئیسی
حسن روحانی متولد سال 1327 دارای دکترای حقوق و سابقه تحصیل در حوزه علمیه قم در حد اجتهاد؛ وکیل پایه یک دادگستری؛ نماینده مقام معظم رهبری در شورایعالی امنیت ملی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماینده مردم استان تهران در مجلس خبرگان رهبری ورئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام می باشد.تحصیلات دانشگاهیدکتری )Ph.D( حقوق اساسی )دانشگاه کلدونیان گلاسکو - انگلستان(فوق لیسانس )M.Phil( حقوق عمومی )دانشگاه کلدونیان گلاسکو - انگلستان(لیسانس حقوق قضائی )دانشگاه تهران(تحصیلات حوزویخارج فقه و اصول: با اساتیدی چون آیات عظام سید محمد محقق داماد )ره(، شیخمرتضی حائری )ره( و سید محمدرضا گلپایگانی )ره(سطح عالی: با اساتیدی چون آیات عظام سلطانی )ره(، فاضل لنکرانی )ره( و شیخ محمد شاه آبادی )ره(مرتبه علمیاستاد پژوهشی مرکز تحقیقات استراتژیکتألیفاتدارای تألیفات، تحقیقات و مقالات علمی فراوانی است که حدود 100 اثر از ایشان به صورت کتاب یا مقاله منتشر شده است. بیش از 700 تحقیق مهم و ارزشمند راهبردی با مدیریت و نظارت وی در 20 سال گذشته به انجام رسیده است. اهم عناوین کتب تألیف شده توسط ایشان به این شرح است:1. امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای – 13902. امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران – 13893. اندیشه های سیاسی اسلام؛ جلد اول: مبانی نظری – 13884. اندیشه های سیاسی اسلام؛ جلد دوم: سیاست خارجی – 13885. اندیشه های سیاسی اسلام؛ جلد سوم:مسائل فرهنگی و اجتماعی – 13886. خاطرات دکتر حسن روحانی؛ جلد اول: انقلاب اسلامی – 13877. روایت تدبیر و امید – 13918. مقدمه ای بر تاریخ امامان شیعه – 13919. سن اهلیت و مسئولیت قانونی – 139110. آشنایی با کشورهای اسلامی – 138711. انقلاب اسلامی؛ ریشه ها و چالش ها – 137612. مبانی تفکر سیاسی امام خمینی )ره( – 137813. نقش حوزه های علمیه در تحولات اخلاقی و سیاسی جامعه – 139014. امنیت ملی و سیاست خارجی – آماده چاپ15. امنیت ملی و محیط زیست – آماده چاپ16. خاطرات دکتر حسن روحانی؛ جلد دوم: دفاع مقدس – آماده چاپ17. The Islamic Legislative Power – 199418. The Flexibility of Shariah; Islamic Law – 1996مسئولیت های کنونی1. نماینده مقام معظم رهبری در شورایعالی امنیت ملی )از سال 1368 تاکنون(.2. نماینده مجلس خبرگان رهبری )از سال 1377 تاکنون(؛ رئیس کمیسیونسیاسی-اجتماعی این مجلس )از 1380 تا 1385 و از 1392 تاکنون(؛ عضو هیأت رئیسه و رئیس دفتر تهران دبیرخانه اینمجلس )از 1385 تا 1387(.3. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام )از سال 1370 تاکنون( و رئیس کمیسیون سیاسی-امنیتی-دفاعی این مجمع.4. رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک )از سال 1371 تاکنون(.مسئولیتهای پیشین1. نماینده پنج دوره مجلس شورای اسلامی )از سال 1359 تا 1379(؛رئیس کمیسیون دفاع )دوره اول و دوم(؛نایب رئیس اول مجلس و رئیس کمیسیون سیاست خارجی )دوره چهارم و پنجم(.2. دبیر شورایعالی امنیت ملی به مدت 16 سال)از سال 1368 تا 1384(.3. مشاور امنیت ملی رئیس جمهور به مدت 13 سال)از سال 1368 تا 1376 و از 1379 تا 1384(.4. عضو هیأت امنای دانشگاه های تهران و منطقه شمال )از سال 1374 تا 1378(.5. عضو و رئیس شورای سرپرستی صدا و سیما )از سال 1359 تا 1362(.6. عضو شورایعالی دفاع)از سال 1361 تا 1367(.7. عضو شورایعالی پشتیبانی جنگ)از سال 1365 تا 1367(.8. رئیس کمیسیون اجرائی شورایعالی پشتیبانی جنگ)از سال 1365 تا 1367(.9.رئیس ستاد مرکزی قرارگاه خاتم الانبیاء )ص()از سال 1364 تا 1366(.10. فرماندهی پدافند هوایی کل کشور)از سال 1364 تا 1370(.11. معاون جانشین فرماندهی کل قوا )از سال 1367 تا 1368(.


ارسال توسط حامدرئیسی
مروز در فینال قهرمانان زیر ۲۱ سال اروپا را مقابل ایتالیا بازی می کننداحساناخبار مهمژوئن 18, 2013۰ دیدگاه1سه بازیکن رئال مادرید امروز مقابل ایتالیا بازی خواهند کرد. اسپانیای زیر ۲۱ سال در آستانه قهرمانی مسابقات قهرمانی اروپا که در فلسطین اشغالی برگزار می شود،می باشد.بعد از برد همه سه بازی بخش گروهی مسابقات وشکست دادن نروژ در نیمه نهایی،حالا اسپانیا باید مقابل ایتالیا قرار بگیرد )۱۶:۳۰( و به دنبال ... ادامه نوشتهبنیاد رئال مادرید جلسات آموزشی خود را در گینه استوایی برگزار می کنداحساناخبار مهمژوئن 18, 2013۰ دیدگاه2امروز سه شنبه مورخ ۲۸ خرداد ۹۲ شماره خبری:۳۸۴ این برنامهورزشی-اجتماعی تازه شروع شده،حدود ۱۰۰ کودک بین ۱۰ تا ۱۴ سال را دربر می گیرد. کادر مربیگری رئال مادرید در شهر باتا در گینه استوایی برنامه ورزشی-اجتماعی “ما می آموزیم،آن ها بازی می کنند” را کلید زدند.۱۲ مربی این برنامه،به این شهر ... ادامه نوشته۲-۱ : کاسیاس، راموس و آربلوا به برد اسپانیا مقابل اوروگوئه کمک کردند.نازنیناخبار مهم- اسپانیاژوئن 18, 2013۰ دیدگاه2سه بازیکن رئال مادرید ۹۰ دقیقه کامل در زمین بازی کردند و به تیم ملی برای یک شروع عالی در جام کنفدراسیونها کمک کردند. امروز سه شنبه مورخ ۲۸ خرداد ۹۲ شماره خبری: ۳۸۵ سه نفر از از چهار بازیکن رئال مادرید که برای همراهی تیم ملی اسپانیا در جام کنفدراسیون ها انتخاب شده اند... ادامه نوشتهکاسیاس هشتصدمین بازی رسمی خود را مقابل اروگوئه انجام داداحساناخبار مهم- ایکر کاسیاسژوئن 18, 2013۰ دیدگاه1امروز سه شنبه مورخ ۲۸ خرداد ۹۲ شماره خبری:۳۸۳ کاپیتان رئال مادرید بعداز ۶۵۴ بازی برای رئال مادرید و ۱۴۶ بازی برای اسپانیا به ابن تعداد بازیرسمی دست یافت. اسپاینا جام کنفدراسیون های خود را بایک برد مقابل اروگوئه با نتیجه ۱-۲ در برزیل آغاز کرد. ایکر کاسیاس بازی اول اسپانیا را در این... ادامه نوشته۵ بازیکن رئال مادرید در جام کنفدراسیونهانازنیناخبار مهمژوئن 18, 2013۰ دیدگاه2کاسیاس، راموس، آلبیول، آربلوا )اسپانیا( و مارسلو )برزیل( در این مسابقات که از ۱۵ تا ۳۰ ژوئن برگزار می شود شرکت خواهند کرد. ۵ بازیکن رئال مادرید در جام کنفدراسیون های برزیل بازی خواهند کرد. تیم ملی اسپانیا که برنده جام جهانی ۲۰۱۰ و جام ملت های اروپا ۲۰۱۲ است برای به رخ کشیدن قدرت... ادامه نوشتهنتایج و جدول مسابقات قهرمانی زیر ۲۱ سال اروپااحساناخبار مهمژوئن 15, 2013۰ دیدگاه5امروز شنبه مورخ ۲۵ خرداد ۹۲ شماره خبری:۳۸۱ جدول و نتایج مسابقات در دور گروهی: گروه A تیم ها بازی برد تساوی باخت گل زده گل خورده تفاضل گل امتیاز ایتالیا ۳ ۲ ۱۰ ۶ ۱ ۵ ۷ نروژ ۳ ۱ ۲ ۰ ۶ ۴ ۲ ۵ رژیم صهیونیستی ۳ ۱...موراتا بهترین گلزن رقابت های زیر ۲۱ سال اروپااحسانآلوارو موراتا- اخبار مهمژوئن 14, 2013۰ دیدگاه5امروز جمعه مورخ ۲۴ خرداد ۹۲ شماره خبری:۳۸۰ مهاجم رئال مادرید تا کنون سه گل در سه بازی رقابت های زیر ۲۱ سال اروپا که در فلسطین اشغالی )اسرائیل( به ثمر رسانده است. اسپانیا مرحله گروهی قهرمانان زیر ۲۱ سال اروپا را که در فلسطین اشغالی برگزار می شود به عنوان سرگروه گروه B به پایان رساند،این... ادامه نوشتهسرخیو راموس،رکورد بازی ملی رائول را هم شکستاحساناخبار مهم- سرخیو راموسژوئن 13, 2013۰ دیدگاه5امروز پنجشنبه مورخ ۲۳ خرداد ۹۲ شماره خبری:۳۷۹ کاپیتان دومرئال مادرید صبح دیروز، رکورد ۱۰۲ بازی ملی رائول اسپانیایی را هم شکست و بازی های ملی خود را به عدد ۱۰۳ رساند. صبح دیروز سرخیو راموس ۱۰۳مین بازی ملی خود را در میامی مقابلایرلند انجام داد و با عبور از رکورد ۱۰۲ بازی ملی رائول... ادامه نوشتهاوزیل بیشترین گل خودرا در یک فصل در لالیگای ۲۰۱۲/۱۳ زده استاحساناخبار مهم- مسعود اوزیلژوئن 13, 2013۰ دیدگاه4امروز پنجشنبه مورخ ۲۳ خرداد ۹۲ شماره خبری:۳۷۸ سعود اوزیل، بازیکن رئال مادرید و هافبک تیم ملی آلمان درحالی اینفصل بازی خودرا به پایان رساند که بیشترین گل دریک فصل بازی در لالیگا را در طول دوران حضور خود در رئال مادرید زده است.اوزیل دراین فصل لالیگا در ۳۳ بازی ۹ گل یه ثمررسانده است و... ادامه نوشتهکاسیاس،دروازه بان اروپایی با بیشترین بازی ملّیاحساناخبار مهم- ایکر کاسیاسژوئن 11, 2013۰ دیدگاه6امروز سه شنبه مورخ ۲۱ خرداد ۹۲ شماره خبری:۳۷۷ ایکر کاسیاس،کاپیتان رئال مادرید با۱۴۴ بازی با اسپانیا بیشترین بازی ملّی می باشد. در استادیوم Sun Life در میامی،کاسیاس دروازبان اورپاییشد که بیشترین بازی را برایکشورش داشته است.کاپیتان رئال مادرید،که ۱۴۴مین بازی خود را با اسپانیا مقابل هاییتی ... ادامه نوشتهافسانه های رئال ۲-یوونتوس ۱احساناخبار مهمژوئن 11, 2013۰ دیدگاه4امروز سه شنبه مورخ ۲۱ خرداد ۹۲ شماره خبری:۳۷۶ سنتیاگو برنابئو میزبان چهارمین مسابقه از مسابقات در جریان کلاسیک بو از جشن بازیکنان سابق رئال مادرید و یوونتوس لذت برد. بازی چهارم این بازی ها که درحال برگزاری هستند یک بازی تماشایی بود.سکوها در استادیوم سنتیاگو برنابئو باز هم پرشدند تا دیدن این ... ادامه نوشتهوارارن در این فصل بیش از ۲۵۰۰ دقیقه بازی کرده استاحساناخبار مهم- رافائل وارانژوئن 9, 2013۰ دیدگاه7امروز یکشنبه مورخ ۱۹ خرداد ۹۲شماره خبری:۳۷۵ بازیکن فرانسوی رئال مادرید که میزان بازی خود را نسبت به رقابت های فصل ۲۰۱۱/۱۲ دو برابر کرده است از مدافعان لالیگایی بود که کمترین خطا را در لالیگا داشته است. رافائل واران که به عنوان یکی از مدافعان آینده درخشان اروپا نامیده شده است از فوتبال لذت ... ادامه نوشتهکریستیانو رونالدو و سرخیو راموس در تیم ایده آل لالیگای سایت


تاریخ: جمعه 29 / 3 / 1392برچسب:کتیج اخبارمربوط به رئال واسپانیا,
ارسال توسط حامدرئیسی
دوبیوگرافی کریس رونالدوسلام به همه ی بچه های باحالامروز با بیوگرافی اومدم جدید ترین بیوگرافی که از کریس رونالدو وجود دارهپیشنهاد می کنم حتما بخونی فقط آخرش نظر یادتون نرهکریس رونالدو در دهکده ی فونچال واقعدر جزیره ی کوچک مادیرای کشور پرتغال بدنیا آمد.پدرش ژوزه دینیس آویرو و مادرش ماریادولارس دو سانتوس به همراه یک برادر به نام هوگو و دو خواهرش به نام های الما و کاتیا خانواده شش نفری کریس رونالدو را تشکیل می دادند.نام رونالدو را پدرش به خاطر علاقه ای که به رونالد ریگان رئیس جمهور سابق آمریکا داشت انتخابکرد البته نه بدلیل سیاسی بلکه هنرپیشه ی مورد علاقه اش بود.رونالدو از سه سالگی فوتبال را روی ماسه های کنار ساحل مادیرا آغاز کرد. کریس از کودکی طرفدار باشگاه اس ال بنفیکای لیسبون بود اماتقدیر این چنین بود که به تیم رقیب یعنی اسپورتینگ برود.اولین بازی رونالدو در سن هشت سالگی برای تیم آماتور آندورینیا اتفاق افتاد که پدرش تدارکاتچی آن باشگاه بود. در سال 1995 که کریس 10 سال داشت ،دو باشگاه خوب منطقه ی مادیرا یعنی مارتیمیو و ناسیونال علاقه مند به امضا قرارداد با وی شدند مارتیمیو فرصت بدست آوردن کریس رونالدو را بخاطر از دست رفتن قرار ملاقات با روی سانتوس مربی آندورینیا به باشگاه ناسیونال داد.پس از یک سال در ناسیونال و بردن عنوان قهرمانی رده نونهالان فقط با سه روز تمرین به اسپورتینگ لیسبون پیوست. اولین بازی کریس با پیراهن راه راه سبز و سفید اسپورتینگ در برابر موریرنسه دو گل برای کریس نوجوان داشت که شروع خیلی خوبی بودبرای بازی های قهرمانی زیر 17 سال اروپا به تیم ملی دعوت می شود و اولینبار توسط ژرارد هولیه سرمربی وقت لیورپول مورد توجه قرار گرفت اما چونکریس 16 ساله بود مدیران لیورپول مخالفت کردند زیرا معتقد بودند وی خیلی جوان است و فوتبالیست بهتر از او فراوان.در همین زمان اسپورتینگ در یک بازی اروپایی با منچستر یونایتد روبرو می شود که با نتیجه سه بر یک به پیروزی می رسد. آن شب سر الکس مجذوب جوانکی می شود که می تواند در هر دو گوش چپ و راست و با هر دو پادفاع حریف را به هم بریزد.سال 2003 دیوید بکهام قصد جدایی از منچستر را دارد و به رئال می رود و پیراهن افسانه ای شماره 7 منچستر به کریس رونالدو می رسد ولی فرگوسن تصمیم خود را گرفته و با 12.24 میلیون پوند سرخ پوش می شود. در فصل 2003-2004 در نخستین بازی جانشین رونی می شود و در 30 دقیقه ی حضورشیک پنالتی می گیرد. تا در جشن پیروزی 4-0 تیمش مقابل بولتون سهیم باشد.کریس تحت نظر فرگوسن پیشرفت می کند و در سال 2005 در حین تمرین با نیستلروی درگیر می شود و سرانجام نیستلروی به رئال می رود و رونالدو قراردادش را با منچستر تا 2008 تمدید میکند درخشش با من یونایتد و چند کارت زرد و قرمز نشان از نا پختگی کریس دارد.فرگوسن در یونایتد و اسکولاری در تیم ملی پرتغال وارد عمل می شوند تا کریس بر اعصابش مسلط شود. بیست و نه اکتبر 2005 هزارمین گل یونایتد را در لیگ برتر به ثمر می رساند.اولین افتخار رونالدو به دست می آید.بهترین فوتبالیست جوان سال از طرف فیفا درآگوست 2003 برابر قزاقستان ظاهر میشود و با تیم ملی به یورو 2004 می رود و نائب قهرمان می شوند. با تیم المپیک به آتن میرود.هفت سپتامبر 2005 پدر می میرد چند ساعت پس از فوت پدر مقابل روسیه قرار می گیرددر سال 2006 اولین گل خود را در جام جهانی به ایران میزند و در 8 جولای 2006 در مقابل انگلستان باعث اخراج همبازیش یعنی وین رونی میشود.شایعات جدایی از منچستر آغاز می شود حمله ی رسانه ای در انگلیس و اعتراض همبازیانش او را به سمت مادرید می کشاند اما سر الکس مانع این اتفاق می شود و با قهرمانی در فصل بعد درایت خود را به رخ همگان میکشد. اوج رونالدو در فصل 2007-2008 رقم می خورد جایی که در یک فصل با من یونایتد 42 گل می زند و علاوه بر لیگ برتر ،قهرمانی در جام باشگاه های اروپارا بدست می آورد .رئالی ها بلا فاصله وارد عمل می شوند و تمام تابستان را صرف تبلیغ انتقال رونالدو به تیمشان می کنند ولی باز هم با دخالت فرگوسن می گوید:من میخواهم با جان و دلم برای یونایتد بازی کنم این جمله آب سردی بود بر ادعا های رئالی ها اما فقط یک سال طول کشید تا این اتفاق بیفتد و این انتقال جنجالی شکل بگیرد.حاشیه ها:مورینیو کریس را یک بچه بی سواد دهاتی خطاب می کند در همین حین حمله رسانه ای آغاز می شود .در اکتبر 2005 پلیس از او به اتهام تجاوز به یک مدل در هتلی در لندن تحقیق می کند اما او تبرئه می شود . آگوست 2006 خبر نامزدی او با مرکه رومرو زنی مطلقه و شاغل در تلویزیون اسپانیا که 9 سال از وی بزرگتر است به رسانه ها میرسد مرکه این رابطه را می پذیرد اما کریس هیچگاه قبول یا رد نمی کند.شایعات زیادی دور او می چرخد : نامزدی اوبا یورانا یاردل خواهر فوتبالیست برزیلی پورتو رابطه با مانکن معروف لورن فریندوستی با ملکه ی زیبایی پرتغالو ...در مهمانی های مجلل هالیوود در کنار هنر مندان مشهور ظاهر می شود . درباره ی او می گویند پا جای پای بکهام ممیگذارد و شاید هم بزودی در هالیوود ظاهر شود اما زندگی وی تماما خوشگذرانی نیستدر کارهای خیریه نیز فعالیت میکند در سال 2005 در فاجعه سونامی شرق آسیا به پا می خیزد و با خرید خانه ای برای کودکی 11 ساله سمبل کمک بابازماندگان سونامی می شود.امروز با تمام این روایات کریس رونالدودر 24 سالگی با قیمت 94 میلیون یوروگرانترین بازیکن جهان است و مفتخر بهعنوان هایی مانند بهترین بازیکن جهان در سال 2008 و بهترین بازیکن اروپا استو هم اکنون فصل تازه ای از زندگی در سانتیاگو برنابئو برای وی آغاز شده است.


تاریخ: جمعه 29 / 3 / 1392برچسب:کتیج زندگی نامه کریستیانورونالدو,
ارسال توسط حامدرئیسی
سیدجلال حسینی: بردن کره جواب خوبی به آنها بودپرسپولیس نیوز : مدافع تیم ملی فوتبال گفت، برد کره در خاک کره جواب خوبی به آنها بود.نکونام: صعود به جام جهانی تقدیم به مردم/ خون که هیچ نزدیک بود کره ای ها خودکشی کنند!پرسپولیس نیوز : کاپیتان تیم ملی ایران می گوید، بازیکنان صعود به جام جهانی را به مردم ایران تقدیم کرده اند.پاداش ویژه وزیر ورزش برای ملی پوشان/ شادی ایرانی ها در محل هتل تیم ملیپرسپولیس نیوز : وزیر ورزش و جوانان پس از صعود تیم ملی به رقابت های جام جهانی قول حواله خودرو را به بازیکنان و سایر اعضای تیم ملی داد.گزارش تصویری: ایران 1-0 کره و صعود به جام جهانی 2014پرسپولیس نیوز : مجموعه عکس های آخرین مسابقه مقدماتی ایران برابر کره و صعود به جام جهانی 2014:جشن و پایکوبی در تهران تمامی ندارد/ ماشین هایی که رنگ آمیزی شدند و پخش شیرینی و شکلاتپرسپولیس نیوز : مردم خوب کشورمان با وجود گذشت حدود 4 ساعت از پیروزی تیم ملی مقابل کره، جشن و پایکوبی شان در تهران پایانی ندارد.رضایی: برای مساوی آمده بودیم/ خوشحالم که نقش کوچکی در صعود ایران داشتمپرسپولیس نیوز : غلامرضا رضایی بعد از بازی با کره جنوبی گفت: از اینکه در این برد سهم داشتم خوشحال هستم.پروین: باید هر ۴ سال یک بار به جام جهانی برویم/ به خاطر ملی پوشان سوار هواپیما می شوم!پرسپولیس نیوز : سرمربی پیشین تیم ملی فوتبال کشورمان با ابراز خرسندی از برتری این تیم گفت: فوتبال ایران باید هر ۴ سال یک بار در مسابقات جام جهانی حاضر باشد.خیابان های تهران بسته شد/ جشن و سرور مردم با در دست داشتن پرچم سه رنگ ایرانپرسپولیس نیوز : هواداران تیم ملی فوتبال کشورمان پس از پیروزی مقابل کره جنوبی با وسایل شخصی و پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی ایران به خیابان ها ریختند.کی روش: خدا می داند در جام جهانی روی نیمکت هستم یا نه!/منطقی بازی کردیمپرسپولیس نیوز : سرمربی تیم ملی فوتبال ایران بازی هوشیارانه تیمش را یکی از عوامل موفقیت در بازی با کرهجنوبی و صعود به جام جهانی 2014 برزیل دانست.فیلم پاسخ جالب کی روش به ادعاهای مربی کرهپرسپولیس نیوز : پس از سوت پایان بازی کی روش جواب مربی کره را داد ، تماشا کنید:عارف و هاشمی رفسنجانی هم صعود ایران را تبریک گفتندپرسپولیس نیوز : عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام پیروزی تیم ملی فوتبال ایران را تبریک گفت.چوی: از شکست مقابل ایران متاسفم/وظایف مان را در زمین انجام دادیمپرسپولیس نیوز : سرمربی تیم ملی فوتبال کره جنوبی با بیان اینکه از شکست مقابل ایران در ورزشگاه خانگی متاسف است، گفت: ما مسئولیتو وظیفه مان را در زمین انجام دادیم.دادکان: از اینکه می بینم مردم شاد هستند، خوشحالمپرسپولیس نیوز : رئیس اسبق فدراسیون فوتبال گفت: از اینکه تیم ملی به جام جهانی رفت بسیار خوشحال هستم.کریمی: لیاقت صعود به جام جهانی را داشتیم/ این پیروزی مبارک مردم ایرانپرسپولیس نیوز : هافبک تیم فوتبال تراکتورسازی گفت: با صعود به جام جهانی نشان دادیم لیاقت بازیکنان ما وفوتبال ما بالا است.ادامه اخبار:1. شجاعی: صعود به جام جهانی مبارک ایرانی ها/ همه برای رفتن به برزیل هم قسم شدیم2. پروین: در کره باید یک هفته عزای عمومی اعلام شود/ صعود به جام جهانی با صدرنشینی مزه دیگری داشت3. تیموریان: دست همه کسانی که کمک کردند به جام جهانی برویم، می بوسم/پاسخ کره را در زمین دادیم4. وینگادا: هنرنمایی کی روش و بازیکنان تیم ملی مثال زدنی بود/ قلبم می گفت ایران به جام جهانی می رود5. دانلود گل صعود ایران به جام جهانی 20146. نماینده باشگاه پرسپولیس و وینگادا هفته آینده در امارات با یکدیگر دیدار می کنند7. مایلی کهن: نباید در باد موفقیت صعود به جام جهانی بخوابیم8. دایی: شعور کادر فنی مثال زدنی بود/در سه بازی شاهکار بودیم9. پیام تبریک رهبری ، حسن روحانی ، لاریجانی و وزیر ورزش به مناسبت صعود به جام جهانی10. پیوس: تودهنی محکمی به سرمربی کره زدیم/ امیدوارم این صعود به رونق فوتبال ایران بینجامد11. جواب دندان شکن به چشم بادامی گزافه گو / دبل شدن در مقدماتی جام جهانی12. رویانیان: سربلندی تیم ملی فوتبال مایه غرور ملی است13. قوچان نژاد: باور داشتیم که به جام جهانی می رویم/ این پیروزی تقدیم مردم ایران14. قوچان نژاد بهترین بازیکن زمین شد15. صدها ایرانی در سکوت هزاران کره ای به شادمانی پرداخت


تاریخ: جمعه 29 / 3 / 1392برچسب:کتیج اخبارصعود تیم ملی,
ارسال توسط حامدرئیسی
سری باپدرش دررختخوابدردودل میکردباچشمی پرابگفت باباحالم اصلا خوب نیست..زندگی ازبهرمن اصلامطلوب نیستگوچه خاکی رابریزم روی سرروی دستت بادکردم ای پدرسن من از26افزون شدهدل میان سینه غرق خون شدههیچکس لیلای این مجنون نشدهمسری ازبهرمن مفتون نشدغم میان سینه شدانباشتهبوی ترشی خانه رابرداشتهپدرش چون حرفهایش راشنفتخنده برلب امدش واهسته گفت..پسرم بخت توهم وامیشودغنچه ی عشقت شکوفامیشودغصه هاراازوجودت دورکناین همه دختریکی راتورکنگفت اندم پدرمحبوب منای رفیق مهربان وخوب منگفته ام بادوستان بارها...من بدم می اید از این کارهادرخیابان یامیان کوچه هاسربه زیروچشم پاکم درهرکجاکی نگاهی میکنم بردخترانمغزخرخوردم مگرچون دیگران...غیرازان روزی که گشتم همسفرباشهین ومهرخ وایضا سحرباسه تاشان رفته بودیم سینمابگذریم ماازبقیه ی ماجرایک سری برگل پری عاشق شدماوخرم کردوانگهی فارق شدمیک دوماهی یارمن بودوپریدقلب من ازعشق اوخیری ندید.ازیتای حاج قلی اصغرشلهیک زمانی عاشقش گشتم بلهبعداوهم ان یارمن یاس بوددختری زیبا وپراحساس بودبعدازاین احساسی پرادعاشدرفیق من کمی هم المیرابعداوهک عاشق میناشدمبعدمیناعاشق تیناشدمبعدتیناعاشق ساراشدمبعدساراعاشق لعیاشدمپدرش امدمیان حرف اوگفت ساکت شودگر فتنه جوگرچه من هم درزمان بی زنیروزوشب به فکریک زنی بودملیک جزانکه بداری مادریدل نمیدادم به هرجوردختریخاک عالم برسرت خیلی بدیواقعاکه پوزبابارا


تاریخ: شنبه 28 / 3 / 1392برچسب:,
ارسال توسط حامدرئیسی
1-دختران هنگام خرید هر چیزی اول آن را می خرند بعد قیمتش را می پرسند .2 -دختران هنگام آشپزی کردن اول غذا را خراب می کنند بعد سراغ کتاب آشپزی می روند .3 -دختران هنگام فیلم دیدن اول آمار بازیگر نقش اول مردش رامی گیرند بعد اسم فیلم ، موضوع و کارگردان را می پرسند .4 -دختران هنگام پر کردن هر نوع فرم مشخصات اول علایقشان را نوشته بعد نام و نام خانوادگی و آخر یا پشت فرم هم سنشان را می نویسند .5 -دختران هنگام عاشق شدن اول تصمیم می گیرند بعد فکر می کنند .6 -دختران هنگام ناراحتی ، شادی و ترس ناگهانی اول جیغ می کشند و بعد از جیغ، گریه ، خنده و غش می کنند .7 -دختران هنگام رانندگی کردن اول با خودروی جلویی برخورد می کنند بعد ترمز می گیرند .8 -دختران هنگام سلام کردن یک پسر به آن ها اول به او به چشم همسر نگاه می کنند و 50 سال آینده زندگی مشترکشان با او را مجسم می کنند بعد جوابش را می دهند .9 -دختران هنگام لباس پوشیدن اول نظر بقیه برایشان مهم است و اولویت دارد بعد نظر خودشان .10 -و در نهایت اینکه دختران در هنگام خواندن چنین مطالبی اول می خندند و بعد دوزاریشان جا می افتد و به نویسنده اش کلیبد و بیراه می گویند !


تاریخ: شنبه 28 / 3 / 1392برچسب:کتی داستان مطلب دختر پسر,
ارسال توسط حامدرئیسی
تیجپس از شمارش آراء انتخابات شورای اسلامی روستای کتیج نتایج زیر بدست آمد:۱- آقای غلام بارانی ۷۲۴ رأی۲- آقای یونس بارانی ۵۳۷ رأی۳- آقای انور چاکری ۵۳۴ رأی۴- آقای رضا بارانی ۴۷۸ رأی۵- آقای عوض کدخدا ۴۷۷ رأی۶ - آقای خالد رئیسی ۴۶۶ رأی۷- آقای اسفندیار نصرتی ۲۲۷ رأی۸- آقای شیخ مراد شیخی ۲۰۰ رأیبه این ترتیب آقایان غلام بارانی، یونس بارانی، انور چاکری، عوض کدخدا و رضابارانی به عنوان اعضای اصلی شورا به مدت ۴ سال انتخاب شدن


تاریخ: شنبه 28 / 3 / 1392برچسب:,
ارسال توسط حامدرئیسی
:بنده خدا خسیس قله اورست رو فتح می کنه، ازش می پرسن: انگیزه ات چی بود؟ میگه: خدا خفه اش کنه اونی رو که گفت: اون بالا نذری میدن !!بنده خدا خسیس سوار تاکسی میشه. موقع پیاده شدن راننده بهش میگه: پول خرد ندارم. بنده خدا خسیس میگه: به جاش برام بوق بزن!یک بنده خدا خسیس میمره رو قبرش مینویسن من مردم ولی مغازه باز است !خسیس ها رو از چهار تا چیز میشه شناخت:۱- همشون زیرشلواری آبی راه راه دارن2 هر قلوپ نوشابه که می خورن به شیشه نگاه می کنن ببینن تا کجاش رفته !3 جلوی در وامیستن و به جای اینکه بگن بفرمایین تو، میگن حالا چرا نمیان تو؟4 بستنی لیوانی که می خورن حتما درش رو می لیسن!!یه روز یه خسیس خواب می بینه به یه فقیر ۱۰۰۰ تومان پول داده . وقتی از خواب بلند می شه میگه: وای عجب کابوسی بود!از بچه ی یه خسیس می پرسن : وقتی می روی سر یخچال چی می خوری؟میگه: کتک!توی شهر خسیس ها قیمت بلیط اتوبوس از ۲۵ تومان به ۵ تومان می رسه. همه اعتراض می کنند. ازشون می پرسن : چرا اعتراض می کنید ؟ می گن: ما تابه حال وقتی پیاده روی می کردیم ۲۵ تومان به نفع مان می شد ولی حالافقط ۵ تومان به نفع ما می شه!!از غضنفر می پرسن چه جوری بستنی کیم می خوری؟ می گه می ذارمش لای نون، سیخشو می کشم بیرون!غضنفر زنش رو بدجوری می زده ؛ از پرسیدن : چی کار کرده که می زنیش؟ می گه: اگه می دونستم که می کشتمش!!غضنفر با کلید گوشش رو تمیز می کرده؛ گردنش قفل می کنه!!به غضنفر می گن: فهمیدی زلزله اومد؟ گفت: نه من رو اون ور بود.!!غضنفر می ره عروسی ؛ تو عروسی برف شادی می زنن ؛ سرما می خوره!!غضنفر پول می اندازه توی صندوق صدقات بعد سوارش می شه!!غضنفر دکتر می شه، یه قرص به مریضش می ده می گه : یکی قبل از خواب بخور یکی بعد از خواب!!به غضنفر می گن: شنیدی آدم شدی؟می گه: نامردا شایعه کردن!!به غضنف می گن: یه میوه ی آبدار و خوش مزه و شیرین نام ببر. می گه: خیار ! می گن: خیار کجاش شیرین و آبداره؟ غضنفر میگه: یه بار که با چاییشرین بخوری نظرت عوض میشه!!به غضنفر می گن: اگه سردت بشه چه کار می کنی؟ می گه: می رم نزدیک بخاری. میگن: اگه خیلی سردت بشه چی ؟ میگه: به بخاری می چسبم . میگن: اگه خیلی خیلی خیلی سردته چی؟ میگه : حوب معلومه ، بخاری رو روشن می کنم.!!غضنفر به دوستش می گه: می دونستی آب سه تا جن داره؟ دوستش: نه اسمش چیه؟ غضنفر : یکی اکسی جن و دو تا هیدرو جن.!!غضنفر از دوستشپرسید: تو کجا بدنیااومدی؟ میگه: تو بی مارستان. غضنفر می گه: وای ، مگه مریض بودی؟از غضنفر می پرسن: سخت ترین کار چیه ؟ میگه: نمک تو نمکدون ریختن. می گن: چرا ؟ می گه: چون سوراخ هاش خیلی ریزه!!پدر : پسرم هروقت من رو اذیت می کنی یکی از موهای سرم سفید می شه. پسر : پس برای همینه که بابا بزرگ تمام موهای سرش سفید شده؟!!یه نفز سوار اتوبوس می شه، اتوبوس شلوغ بوده ، به نفر جلویی که مرد چاغی هم بوده می گه : آقا اینقدر هُل نده. طرف می گه: هل نمیدم ، رازم نفس می کشم.!!غضنفر یه تیکه یخ رو گرفته بود دستش و نگاشمی کرد، دوستش گفت:چی رو داری نگاه می کنی ؟ غضنفر گفت: داره ازش آب می چکه ولی نمی دونم کجاش سوراخه!!غضنفر تلفن همراه می خره ، صفرش رو می بنده!!یه آدم خسیس جوهر خودکارش تموم می شه ، ترک تحصیل می کنه!!به یه نفر می گن: پاشو سحره ، میگه: بهش بگو خودم فردا بهش زنگ میزنم.!!غضنفر برف پاک کن ماشینش رو میزنه، هیپنوتیزم می شه!!غضنفر دفتر خاطراتش پر می شه ، میندازتش دور!!به غضنفر می گن: کامپیوتر بلدی ؟ میگه: تا حدی. میگن: بیا روشنش کن. می گه: دیگه نه تا اون حد.غضنفر داشته با دوستش احوال پرسیمی کرده، میگه : حالا ما تلفن نداریم ، شما نباید یه زنگ به ما بزنید؟!!غضنفر با کت و شلوار ورزشی تو خونش نشسته بود . بهش گفتن: چرا کت پوشیدی؟ میگه: آخه شاید مهمون بیاد. میگن : خوب چرا زیر شلواری پوشیدی ؟ می گه : خوب شاید هم نیاد.صفحات وبلاگ: ۱ -


تاریخ: چهار شنبه 27 / 3 / 1392برچسب:,
ارسال توسط حامدرئیسی
بلاگجایی برای همه مردم دنیاگزيده ای از اشعار سهراب سپهریمن به سیبی خشنودمو به بوییدن یک بوته ی بابونهمن به یک آیینه یک بستگی پاک قناعت دارممن نمی خندم اگر بادکنک می ترکدو نمی خندم اگر فلسفه ای ماه را نصف کندمن صدای پر بلدرچین را می شناسمماه در خواب بیابان چیست؟****************************************زندگیرسم خویشاوندی استزندگیبال و پری دارد با وسعت مرگپرسشی دارد اندازه ی عشقزندگیچیزی نیست که لب طاقچه یعادت از یاد من و تو برودزندگیحس غریبی است که یک مرغ مهاجر داردزندگیسوت قطاری است که در خواب پلی می پیچدزندگیمجذور آیینه استزندگیگل به توان ابدیتزندگیضرب زمین در ضربان دل ماستزندگیهندسه ی ساده و یکسان نفسهاست*****************************************هر کجا هستم باشمآسمان مال من استپنجره فکر هواعشقزمین مال من استچه اهمیت داردگاه اگر می رویندقارچهای غربت؟**************************************من نمی دانمکه چرا می گویند اسب حیوان نجیبی استکبوتر زیباستو چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیستگل شبدر چه کم از لاله ی قرمز داردچشمها را باید شست جور دیگر باید دیدواژه ها را باید شستواژه باید خود بادواژه باید خود باران باشدچتر ها را باید بستزیر باران باید رفتفکر را خاطره را زیر باران باید بردبا همه مردم شهر زیر باران باید رفتدوست را زیر باران باید دیدعشقرا زیر باران باید جست***************************************و اگرمرگنبود دست ما در پی چیزی می گشتو بدانیم اگر نور نبود منطق زنده ی پرواز دگرگون می شدو بدانیم که پیش از مرجلن خلائی بود در اندیشه ی دریاهامرگپایان یک کبوتر نیستمرگوارونه ی یک زنجره نیستمرگدر ذهن اقاقی جاریستمرگدر آب و هوای خوش اندیشه نشیمن داردمرگدر ذات شب دهکده از صبح سخن می گویدمرگمسئول قشنگی پر شاپرک استگاه در سایه نشسته است به ما می نگردو همه می دانیم ریه های لذت پراکسیژنمرگاست*****************************************و نپرسیم که فواره ی اقبال کجاست؟و نپرسیم چرا قلب حقیقتآبیاست؟**************************************من در این خانه به گمنامی غمناک علف نزدیکممن صدای نفس باغچه را می شنومو صدای ظلمت را وقتی از برگی می ریزدو صدای سرفه ی روشنی از پشت درختعطسه ی آب از هر رخنه ی سنگچکچک چلچله از سقف بهارو صدای صاف باز و بسته شدن پنچره ی تنهاییو صدای پاک پوست انداختن مبهمعشقمتراکم شدن ذوق پریدن در بالو ترک خوردن خودداری روحمن صدای قدم خواهش را می شنومو صدای پای قانونی خون را در رگضربان سحر چاه کبوتر هاتپش قلب شب آدینهجریان گل میخک در فکرشیهه ی پاک حقیقیت از دورمن صدای وزش ماده را می شنومو صدای ایمان را در کوچه ی شوقو صدای باران را روی پلک ترعشقروی موسیقی نمناک بلوغو صدای متلاشی شدن شیشه ی شادی در شبروی آواز انارستا ن هاپاره پاره شدن کاغذ زیباییپر و خالی شدن کاسه ی غربت ازباد****************************************من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمنمن ندیدم بیدی سایه اش را بفروشد به زمینرایگان می بخشد نارون شاخه ی خود را به کلاغهر کجا برگی هست شور من می شکفدمثل یک گلدان می دهم گوش به موسیقی روییدن******************************************به سراغ من اگر می آییدپشت هیچستانمپشت هیچستان رگ های هوا پر قاصد هایی استکه خبر می آرند از گل وا شده یدورترین نقطه ی خاکپشت هیچستان چتر خواهش باز استتا نسیم عطشی در بن برگی بدودزنگ باران به صدا می آیدآدم اینجا تنهاستو در این تنهایی سایه ی نارونی تا ابدیت جاریستبه سراغ من اگر می آییدنرم و آهسته بیا یید که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی منروحش شاد


تاریخ: چهار شنبه 27 / 3 / 1392برچسب:,
ارسال توسط حامدرئیسی
قصه ی عشقعاشق فقیریه زن و شوهر عاشق اما فقیر سر سفره شام نشستند غذاشون خیلی مختصر و کم بود که یک نفر را به زورسیر میکرد مرد به خاطر اینکه زنش بیشتر غذا بخوره گفت بیا چراغ را خاموش کنیم و توی تاریکی بخوریم زن قبول کرد چند دقیقه چراغها را خاموش کردند ولی بعد که روشن کردندغذاها دست نخورده توی ظرف مونده بود.****************************مرد و زن جوانی سوار بر موتور در دل شب می راندند.آنها عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند.زن جوان: یواش تر برو، من می ترسم.مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره.زن جوان: خواهش میکنم ، من خیلی می ترسم.مرد جوان: خوب، اما اول باید بگی که دوستم داری.زن جوان: دوستت دارم، حالا میشه یواش تر برونی.مرد جوان: منو محکم بگیر.زن جوان: خوب حالا میشه یواش تر بری.مرد جوان: باشه به شرط اینکه کلاه کاسکت منو برداری و روی سر خودت بذاری، آخه نمیتونم راحت برونم، اذیتم میکنه.روز بعد واقعه ای در روزنامه ثبت شده بود. برخورد موتور سیکلت با ساختمانحادثه آفرید. در این سانحه که به دلیل بریدن ترمز موتورسیکلت رخ داد، یکی ازدو سرنشین زنده ماند و دیگری درگذشت. مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود. پس بدون اینکه زن جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت را بر سر او گذاشت و خواست تا برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند. دمی می آید و بازدمی میرود. اما زندگی غیر از این است و ارزش آن در لحظاتی تجلی می یابد که نفس آدمی رامی برد.+ نوشته شده در دوشنبه چهارم مرداد 1389ساعت 13:40 توسط nahanja | نظر بدهیدهرجا که عشق است ثروت و موفقيت همهست!زني از خانه بيرون آمد و سه پيرمرد را با چهره های زیبا جلوي در ديد.به آنها گفت: « من شما را نمي شناسم ولي فکر مي کنم گرسنه باشيد، بفرمائيد داخل تا چيزي براي خوردن به شما بدهم.»آنها پرسيدند:« آيا شوهرتان خانه است؟»زن گفت: « نه، او به دنبال کاري بيروناز خانه رفته.»آنها گفتند: « پس ما نمي توانيم وارد شويم منتظر می مانیم.»عصر وقتي شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را براي او تعريف کرد.شوهرش به او گفت: « برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائيد داخل.»زن بيرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: « ما با هم داخل خانه نمي شويم.»زن با تعجب پرسيد: « چرا!؟» يکي از پيرمردها به ديگري اشاره کرد و گفت:« نام او ثروت است.» و به پيرمرد ديگر اشاره کرد و گفت:« نام او موفقيت است. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنيد که کدام يک از ما وارد خانه شما شويم.»زن پيش شوهرش برگشت و ماجرا را تعريف کرد. شوهـر گفت:« چه خوب، ثـروت را دعوت کنيم تا خانه مان پر از ثروت شود! » ولي همسرش مخالفت کرد و گفت:« چرا موفقيت را دعوت نکنيم؟»فرزند خانه که سخنان آنها را مي شنيد، پيشنهاد کرد:« بگذاريد عشق را دعوت کنيم تا خانه پر از عشق و محبت شود.»مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بيرونرفت و گفت:« کدام يک از شما عشق است؟ او مهمان ماست.»عشق بلند شد و ثروت و موفقيت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسيد:« شما ديگر چرا مي آييد؟»پيرمردها با هم گفتند:« اگر شما ثروت يا موفقيت را دعوت مي کرديد، بقيه نمي آمدند ولي هرجا که عشق است ثروت و موفقيت هم هست! »آری... با عشق هر آنچه که می خواهید می توانید به دست آوردید+ نوشته شده در دوشنبه چهارم مرداد 1389ساعت 13:37 توسط nahanja | نظر بدهیدعشق آسمانييالطيفمن تو را با دل شكسته حين فرار از آدمك هاي سياه دل از خدا هديه گرفتم.شروع هق هق هاي فراق وجود گرمت را درخور ياد تو دانستم.در خانه اي مملو از آينه اما بدون نگاه عكس تو را گذاشتم.تا چشمانم با نقش چهره ي تو رخ زيباي ماه را از ياد ببردگل هاي سرخ و زيباي دنيا را مي شكنم تا با وجود تو خاري نباشد.از شوق تبسم نگار تو دنياي ناميدم را اميد مي دهم.خلق خدايي اما خالق جسم دوباره ي من هستي.آتشي در زمستان دلم هستي كه فصل بهار را برايم آشنا ساختي.غريو خواستن تورا به گوش آسمون ميرسانمتا عشقت آسماني در خاطر زميني ها به جاماند.+ نوشته شده در دوشنبه چهارم مرداد 1389ساعت 13:34 توسط nahanja | نظر بدهیداتفاقحالا که رفته ایهيچ اتفاق تازه ای نمی افتدفقط منذره ذرهايوب می شوم+ نوشته شده در دوشنبه چهارم مرداد 1389ساعت 13:29 توسط nahanja | نظر بدهیدبوی هوسبوی یک حادثه از جنس هوس می آیدمردی از آنطرف فاجعه پس می آیدمردی از آنطرف سادگی ام با یک زنزنی از شکل ریا ! تازه نفس می آیدبه چه دل خوش شده ای ؟ باز به بازیچه شدن ؟ بو بکش ! از همه جا بوی هوس می آیدجز من ساده ی از هر دو جهان جا ماندهمانده ام درد و خیانت به چه کس می آید ؟باز تنها شده ام ـ باز چه سرگردانم تو که با او بروی ـ باز قفس می آید+ نوشته شده در دوشنبه چهارم


تاریخ: چهار شنبه 27 / 3 / 1392برچسب:کتیج داستان,
ارسال توسط حامدرئیسی
خانواده بسیار فقیری بودند که در یک مزرعه و یک کلبه کوچک کنار مزرعه کار و زندگی می‌کردند، کلبه آنها نه اتاقی داشت و نه اسباب و اثاثیه ای. اعضای خانواده از برداشت محصولات...خانواده بسیار فقیری بودند که در یک مزرعه و یک کلبه کوچک کنار مزرعه کار و زندگی می‌کردند، کلبه آنها نه اتاقی داشت و نه اسباب و اثاثیه ای. اعضای خانواده از برداشت محصولات مزرعه آنقدری گیرشان می‌آمد که فقط شکمشان را به سختی سیر کنند. اما یک سال بدون هیچ علتی، محصول کمی بیشتر از حد معمول بدست آمد، در نتیجه کمی بیش از نیازشان پول بدست آوردند…زن کاتالوگ کهنه و خاک گرفته ای را بیرون کشید و ورق زد، همچنان که صفحات آنرا یکی یکی ورق می‌زد افراد خانواده هم دورش جمع می‌شدند،بالاخره زن آینه‌ی بسیار زیبایی دید و بهنظرش رسید که از همه چیز بهتر است. پیش از آن در خانه هرگز آینه ای نداشتند. از آنجایی‌که پول کافی برای خریدنش داشتند، زن آن را سفارش داد. یک هفته بعد وقتی در مزرعه سرگرم کار بودند مردی سوار بر اسب از راه رسید او بسته ای در دست داشت، و خانواده به استقبالش رفتند .زن اولین کسی بود که بسته راباز کردو خود را در آینه دید و جیغ زد: جک، تو همیشه می‌گفتی من زیبا هستم، من واقعآ زیبا هستم! مرد آینه را بدست گرفتو در آن نگاه کرد لبخندی زد و گفت: تو همیشه می‌گفتی که من خشن هستم ولی من جذاب هستم. نفر بعدی دختر کوچکشان بود که گفت: مامان، مامان، چشمهای من شبیه توست . در این اثنا پسر کوچکشان که بسیار پر انرژی بود از راه رسید و آینه را قاپید او در چهار سالگی از قاطر لگد خورده بود و صورتش از ریخت افتاده بود، او فریاد زد: من زشتم ! من زشتم!و در حالی که بشدت گریه می‌کرد بهپدرش گفت : پدر، آیا من همیشه همین شکل بودم ؟بله پسرم ، همیشه .با این حال تو مرا دوست داری ؟بله پسرم، دوستت دارم !چرا؟ برای چه من را دوست داری ؟چون مال من هستی!!!….و من هر روز صبح وقتی صادقانه به درونم نگاه می‌کنم و می بینم که زشت است ، از خدا می‌رسم آیا دوستم داری ؟ و او همیشه مهربانانه جواب می دهد: بله !و وقتی از او می پرسم چرا دوستم داری ؟او می‌گوید : چون مال من هستی.من


تاریخ: چهار شنبه 27 / 3 / 1392برچسب:کتیج‏~داستان ,
ارسال توسط حامدرئیسی
جغرافیایی:دهستان کتیج درغرب شهرستان نیکشهربه مسافت ۲۰۰کیلومترُدر۲۵۰کیلومتری شهرستان ایرانشهر قراردارد ودر۴۵کیلومتری فنوجواقع شده وازشمال به بخش جلگه چاههاشم شهرستان دلگان وازجنوب به کوههای استان هرمزگان وازغرب هم بهشهرستان قلعه گنج استان کرمان متصل است و پرجمعیت ترین دهستان شهرستان نیکشهر با۳۲۰۰نفرجمعیت درمرکز دهستان و۱۳۵۰۰نفرجمعیت درکل دهستان که بااحتساب روستاهای اقماری ،پرتراکم ترین نقطه بخش نیز محسوب میگرددوتعدادکل روستاهای توابع به ۹۰پارچه آبادی می رسد.کتیج بابافت شهری آن که بصورت تیپ جلگه ای کوهستانی به شکل متمرکزاست،درحال حاظرتوسعه ی آن بصورت خطی درحاشیه جاده اصلی وحول سایرمحورهای ارتباطی درون دهستان صورت می گیرد.ادامه مطلب


تاریخ: چهار شنبه 27 / 3 / 1392برچسب:بیوگرافی کتیج,
ارسال توسط حامدرئیسی
وگرافی محسن یگانه و همسرشاین‌بار محسن یگانه جوابگوی سوالات زندگی ایده‌آل شد. پسری 26 ساله كه آرام آرام خودش را به مخاطبانش معرفی كرد. چند سال پیش گاهی در ماشین‌ها یا خانه‌ها صدای او را می‌شنیدیم و كنجكاوی می‌كردیم تا اسمش را بدانیم. آن زمان كم اتفاق می‌افتاد كه كسی او را بشناسد اما كم‌كم صدای او آن‌قدر آشنا شد كه همه با شنیدن فقط ثانیه‌ای از صدایش می‌گویند؛ «محسن یگانه» محسن یگانه مصاحبه طولانی با ما داشت و در مورد تعداد زیادی از دیگر خوانندگان حاضر در این نظرسنجی رك و راست صحبت كرد. به‌عنوان اولین خواننده سراغ محسن چاووشی، همشهری و دوستش رفتیم و اواز چاووشی گفت.از لحاظ همسر شانس آوردمباتوجه به موقعیتی كه در حال حاضر به دست آورده‌ای چه احساسی نسبت به این صداهای مشابه داری؟به گزارش برترین ها ، در زندگی‌ام یكنقشه موفق داشتم، این نقشه و برنامه‌ریزی را نه جای خواندم و نه كسی آن را به من یاد داد. یكسری الگوریتم ساده فارسی همیشه مدنظرمبود. مثلا این‌كه كار بعدی‌ام باید از كار قبلی‌ام بهتر باشد یا این‌كه وقتم را تلف نكنم. همین متد ساده در زندگی و كارم بسیار تاثیرگذار بوده است. درحال حاضر همه چیز من كارم است، مثلا خیلی جاها قرار نیست كه كاركنم اما چون به كارم معتاد شده‌امناخودآگاه باز هم كار می‌كنم. فكر نمی‌كنم مشابهت صدایی بتواند برای من خطرساز باشد. من شعرهایم راخودم می‌گویم و آن‌قدر به آهنگسازی و تنظیم علاقه دارم كه این‌كارها را هم خودم انجام می‌دهم البته اگر ببینم انجام همه این كارها به ضررم است كار را به فرد دیگری می‌سپارم.شما زمان زیادی را صرف كار می‌كنید، خانم شما با كارتان مشكلیندارد؟او آن‌قدر مرا دوست دارد كه با كارهایم كنار می‌آید، خوشبختانه كارم راهم دوست دارد من در این زمینه به شدت شانس آوردم.تبصره: ما جوابگوی عوارض این مصاحبه هستیمدر مورد رده‌بندی و خوانند‌ه‌هایی كه در این نظرسنجی هستند صحبت كنیم. در جاهای مختلف دنیا همیشه یك موسسه یا نشریه در مورد موسیقی و خواننده‌ها به مردم اطلاعات می‌دهد واز آن‌ها می‌خواهد درنظرسنجی‌ها و آمارهای مربوط شركت كنند. در ایران این كار به طور دائم انجام نشده اما مامی‌خواهیم این كار را انجام دهیم. بازخوردهایی كه از شروع این كار برای مجله ما رخ داده خیلی عجیب بوده است. مثلا از اول به دلیل بعضی از شنیده‌ها فكر می‌كردیم محسن چاووشی اول می‌شود، حتی احسان خواجه‌امیری كه حالا نفر اول جدول است با اطمینان می‌گفت محسن چاووشی اول می‌شود اما الان بعد از چندهفته كه از این نظرسنجی می‌گذرداین پیش‌بینی اشتباه از آب درآمده، نظر شما در مورد او چیست؟قبل از این‌كه شروع به جواب دادن كنم می‌خواهم شما یك تبصره بگذارید و آن این‌كه همه عوارض این مصاحبه را شما و مجله‌تان به عهدهبگیرید و پاسخ دهید.ما همین‌جا این قول را به شما می‌دهیم، پس از محسن چاووشی شروع كنیم.قبل از گفتن حرف‌هایم از او عذرخواهی می‌كنم، واقعیت این است كه من در حال حاضر جزو كسانی هستم كه كارم را بلدم و كارشناس محسوب می‌شوم امابدون هیچ ادعایی در مورد او حرف می‌زنم البته نه به‌عنوان یك دوست بلكه به‌عنوان كسی كه موسیقی را می‌شناسد.محسن (سكوت)...« احساس می‌كنم رفتار هنری‌اش به شدت خاص است البته نه خاصی كه دیگران می‌گویند، من خاص را یك‌طور دیگر می‌بینم.» محسن چاووشی یك رفتار سینوسی در كارش دارد، یعنی یك موقع بالاست و یك موقع پایین، این رفتار بعد از فیلم سنتوری پیش آمد. قبل از آن او همیشه رو به بالا حركت می‌كرد اما بعد از سنتوری در كنار كارهای خوبی كه داشتكار ضعیف‌اش هم زیاد دیده می‌شد.به خاطر این كه محسن چاووشی را دوست دارم این‌ها را می‌گویمیعنی دوستان محسن چاووشی این نكات را به او گوشزد نمی‌كنند؟جواب این سوال برمی‌گردد به همانموضوعی كه قبلا در موردش حرف زدیم، این‌كه مقصر خود خواننده است. این‌كه به او بگویند یا نگویند مهمنیست. مهم رفتار خود خواننده است. مدت زیادی است كه ما رابطه زیادی با هم نداریم فقط گاهی زنگ می‌زنیم و حال هم را می‌پرسیم همین و بس، در صورتی‌كه قبلا خیلی به هم نزدیك بودیم.دوست ندارید در این رابطه با او صحبت كنید؟سعی كردم اما نشد، نه تنها من بلكهدوستان دیگری هم این كار را كردند اما نشد. كسانی این سعی را كردند كه قبلااو را دوست داشتند. زورم نرسید چون او نمی‌خواهد وقتی خودش دوست دارد اینطوری باشد من چه كاره‌ام؟! من و ما خسته شده‌ایم.پس افسوس‌اش برای شما مانده است؟بله، چون وقتی او را با گذشته مقایسه می‌كنیم، مثلا كارهای جدید او را با آلبوم سنتوری یا لنگه كفش در كنار هم می‌گذاریم افسوس می‌خوریم، این كارها اصلا قابل قیاس با هم نیستند. با این‌كه آن موقع تنظیم‌های شهاب اكبری قدیمی بود اما آن‌قدر كارها قوی و پر از حس بود كه آن‌ها در آن مقطع زمانی واقعا تركاندند. به عنوان یك طرفدار وقتی به یاد آن زمان می‌افتم شور عجیبی پیدا می‌كنم و اگر الان به شدت درمورد او حرف می‌زنم به خاطر این است كه دوستش دارم. اگر او خیلی محبوبیت دارد حتما در زندگی‌اش یك جایی یك كاری كرده و این جواب آن كار است. الان من به دلیل تمام بی‌معرفتی‌های یكپارچه‌اش از او دلگیرم اما وقتی می‌بینمش باز هم دوستش دارم.خودش مقصر استچرا محسن چاووشی نتوانست كارش را مدیریت كند؟به نظر من در كنار خواندن و خوانندگی تنها كسی كه جوابگوی خوب شدن یا بد شدن قطعات و آلبو‌م‌هاست خود خواننده است، مثلا اگر من الان اشتباهی در كارهایم داشته باشم هیچ‌كس به جز خودم مقصر نیست. اطرافیان من شاید بتوانند راه را به من نشان دهند یا من را از بیراه دور كنند ولی هر اتفاقی كه بیفتد خودم جوابگو هستم. مثلا روی سن وقتی كه آن تعداد مخاطب ترانه‌های من را از حفظ می‌خوانند لذتش را من می‌برم. پس اگر در یك مقطعی بازنده ‌شوم خودم به تنهایی باید پاسخگو باشم. و باشم. در مورد محسن چاووشی هم این قضیه وجود دارد، در او یكسری چیزها وجود دارد كه من را اذیت می‌كند، قبلا از طرفداران پروپاقرص او بودم، از آن طرفداران دو آتیشه، طرفداری یك تعصب خاص می‌خواهد كه در مورد او من حالا دیگر آن تعصب را ندارم. متاسفانه كارهای الان او آن حس قبلی را ندارد شاید این اتفاق دلایل زیادی داشته باشد اما هرچه هست در كار او تاثیر زیادی گذاشته است. از آن‌جایی كه او دوست خوبم است امیدوارم از من ناراحت نشود. قدیم‌ها كارهای او لحظاتی را برای شنونده به وجود می‌آورد كه بسیار خالص و ناب بود این لحظات به دلیل احساس خوب خودش بود و احساسی كه با آهنگ‌هایش انتقال می‌داد، اما حالا وقتی آن موزیك‌ها را گوش می‌دهم این تفاوت را خیلی خوب احساس می‌كنم. به نوع خواندن او كار ندارماین‌كه او ژانرش را كاملا عوض كرده به خودش مربوط است و خودش پاسخگوست اما من این ژانر جدید را دوست ندارم. او كاملا عوض شده و همه می‌توانند به‌راحتی این عوض شدن را حس كنند.من به عنوان كسی كه همیشه آهنگ‌های او را گوش می‌دهد دیگر آن حس را نمی‌بینم، اگر قرار است یك اتفاق جدید فراگیر شود نباید همه ازآن تقلید كنند. 2 سال پیش سبكی كوركورانه مد شده كه به جرات جزو كسانی بودم كه آن را رایج كردم، حتی شماره یكی از بهترین تنظیم‌كننده‌های آن سبك را پخش كردم. تست كردن آن سبك برای هیچ خواننده‌ای اشكال ندارد اما امتحان كردن با یك قطعه عاقلانه است نه 10 قطعه از یك آلبوم! آن همه حس، فشار عصبی و... را كمپرس كردن در 5 دقیقه بدون حس به نظر من اصلا جالب نیست. این از اشتباهات او بود و این اشتباه در مراحل مختلف برای او پیش آمد. (ببخشید من این‌قدر رك حرف می‌زنم) مثلا خود من فلان سبك را عاشقانه دوست دارم اما به كارم و نوع خواندنم ربطی ندارد پس با آن سبك كار نمی‌كنم. برای ایجاد تنوع باید كارهای دیگری كرد، مثلا شعرها را متنوع كرد كه امیدوارم محسن حتما در ترانه‌هایش تنوع ایجاد كند. اگر یك نفر به من بگوید چرا كارهایت تكراری شده؟ مطمئن باشید فردای آن روز به دنبال شاعری می‌گردم كه بتواند كاری را كه من می‌خواهم، انجام دهد. قبلا هم این اتفاق افتاد و من این كار را كردم.صداسازی نمی‌كندبه نظر شما چرا محسن چاووشی كنسرت نمی‌گذارد؟محسن نمی‌تواند كنسرت بگذارد، به خصوص در حال حاضر.این قضیه ربطی به آن حرف‌هایی كه در مورد صداسازی او می‌گویند، دارد؟نه، من و او در یك لاین صدایی می‌خواندیم و افكت‌هایی كه برای صداهای‌مان استفاده می‌شد یكی بود. محسن چاووشی یك نوع ترفند در كارهایش داشت كه ترفند برنده‌ای بود و هست اما این روش ضررها و عوارضی دارد مثل یك فواره كه زود بالا می‌رود و زود هم پایین می‌آید. او رفت و قایم شد و از خودش یك تصویردر ذهن طرفدارانش ایجاد كرد، كاری كه من نكردم، از همان روز اول با بدترین ظاهر و بدترین تیپ رفتم جلو و گفتم می‌دانم كه ایراد دارم اما خودم را می‌سازم. در 5سال گذشته آن‌قدر یك ذره یك ذره تغییر كردم كه اگر همه عكس‌ها و فیلم‌هایم را كنار هم بگذارند و به ترتیب نگاه كنند به سختی متوجه این تغییر می‌شوند، اما اگر الان من را یكدفعه با 5 سال گذشته مقایسه كنید، خنده‌تان می‌گیرد و می‌گویید این همان است؟!گفتید بعد از سنتوری رفتار او سینوسی شد مگر بعد از آن فیلم چه اتفاقی افتاد؟چاووشی خیلی تلاش كرد كه به آن نقطه رسید و سنتوری نعمتی بود كه خدا برای تلاش‌هایش به او داد. او با یك پتانسیل خیلی بالا كارش را شروع كرد، مقایسه شروع او با شروع من خیلی سخت است. او وحشتناك خوب پیش رفت تا به آلبوم متاسفم رسید یك جایی یك چیزی مانعش شد. این مانع برای من كه دوستش هستم اهمیت دارد، الان هم ممكن است ناراحت شود و وقتی این مطلب را بخواند به من زنگ بزند و ناسزا بگوید اما به من ارتباط دارد كه این‌ها را می‌گویم چون دوستش دارم. به حرمت همان گذشته‌ای كه با هم داشتیم؛ گذشته‌ای كه دوست‌داشتنی‌تر از الان است، دلم می‌خواهد او دوباره روبه بالا حركت كند. الان در جایگاهی هستم كه نیازی به كوبیدن كسی ندارم، در مسیر خودم حركت می‌كنم و كاری به كسی ندارم و دلم می‌خواهد او آن موانع را با قدرت از جلوی مسیر خودش بردارد. من نیازی به كوبیدن كسی ندارم، حب و بغضی ندارم كه به خاطر آن بخواهم كسی را پایین بكشم یا به كسی بچسبم كه خودم را بالا بكشم؛ نكته‌ای كه خیلی‌ها یك زمانیبه من می‌گفتند.آن كلید next لعنتیشما یك آهنگ مشترك با محسن خواندید، آن زمان در مقام یك طرفدار این كار را كردی؟آن آهنگ را خود محسن به من پیشنهاد داد كه با هم بخوانیم، شعر و ملودیش مال من بود گیتارش را هم من زدم، تنظیمش را هم تقریبا خودم انجام دادم بیشترش را هم من خواندم اما به نام او تمام شد! چون آن موقع او مشهور بود نه من، ترفند او زود جواب داد و پازل‌های بازیش سریع به هم چسبیدند. من آدم صبوری هستم خیلی دیر به این جایگاه رسیدم اما باز هم به خودم می‌گویم باید با چیدمان درست جلو بروم تا اوج داشته باشم و آن اوج را حفظ كنم.یك زمانی خیلی‌ها یك شبه مشهور شدند و هرمی رشد می‌كردند اما من صبر كردم هرچند دوست داشتم مشهور شوم خیلی صبر كردم تا به اینجا رسیدم، الان هم صبورم و آینده را می‌بینم. آن موقع به كسی كاری نداشتم برای خودم گیتار می‌زدم و می‌خواندم، عده‌ای گوش می‌دادند و اگر خوش‌شان می‌آمد دست می‌زدند و كارم به خاطره‌ها می‌پیوست. آن موقع كه با محسن خواندم مدت‌ها بود كه دوست داشتم با محسن بخوانم ولی خودم سراغش نرفتم، می‌دانستم می‌توانم یك كاری كنم كه محسن مجبور شود به من بگوید برایم آهنگ بساز. آن زمان رضا صادقی را می‌دیدم كه طرفدار دوآتشه داشت شاید رضا یادش نیاید كه ما در یك دخمه كار می‌كردیم یك جاهایی می‌رفتیم كه اگر رضا می‌آمد ما نباید خودمان را نشان می‌دادیم. من آن موقع به خودم می‌گفتم محسنهمه این‌ها یادت بماند آن‌قدر خوبشو كه همه این‌ها خودشان سراغت بیایند و هزاران اتفاق دیگر...خیلی از آن آدم‌ها كه زمانی آرزوی من بودند الان به من پیشنه زمانی آرزوی من بودند الان به من پیشنهاد كار می‌دهند، من چراغ خاموش جلو می‌روم چون در ایران زندگی می‌كنم پس باید ایرانی زندگی كنم. محسن چاووشی مسیرش را پله پله نرفت او با آن پتانسیل خوبش پرواز كرد اما...من همیشه از سلامت، خواب، غذا و همه‌چیزم زده‌ام تا طرفدارانم از آهنگ‌هایم لذت ببرند و آن كلید next لعنتی را وقتی آهنگ‌های من را می‌شنوند نزنند. آن‌ها می‌فهمندكه من به فكرشان بوده‌ام. شناخته شدن و شنیدن آن آهنگ‌ها با لذت برای من ملاك است.كنسرتی كه می‌تركانداگر الان محسن چاووشی كنسرت بگذارد چه اتفاقی می‌افتد؟استقبال مردم وحشتناك خواهد بود اما چندوقت این استقبال ادامه داشته باشد مهم است. من فریدون آسرایی را قلبا دوست دارم، صدای مخملی او عالی است.آن‌قدر دوستش دارم كه اگر هزارتا اشتباه هم بكند باتعصب در موردش حرف می‌زنم. جنس این آدم دوست‌داشتنی است با این‌كه تا به حال او را ندیده‌ام اما یك حس مثبت به من منتقل می‌كند. وقتی «آهای خوشگل عاشق» را خواند عالی بود، آن‌قدر عالی كه نمی‌شد دلیلی برای عالی بودنش آورد، اصلا كسی سوال نمی‌كرد چرا عالی است؟ اما چرافریدون كم‌رنگ شد؟! برای این‌كه او راه درست را پیاده نكرد. وقتی به اینجا می‌رسیم من دیگر نمی‌توانم با آن حس در مورد فریدون حرف بزنم چون او اشتباه كرد؛ این اشتباه را به شكل دیگری محسن تكرار كرد. وقتی از مردم فاصله می‌گیری دیگر نمی‌توانی درك درستی داشته باشی وبرای مردم آهنگ بسازی. پاپ طرفدار دوآتشه نمی‌خواهد. ترجیح می‌دهم طرفدارانم من را محسن صدا كنند، نه سلطان. لذت در این است كه ببینی مردم در سالن‌ها ترانه‌هایت را جیغ میزنند


تاریخ: چهار شنبه 27 / 3 / 1392برچسب:کتیج ~محسن یگانه,
ارسال توسط حامدرئیسی
نام : افسانهنام خانوادگی : پاکرومتولد : 11/2/1362محل سکونت : تهرانتحصیلات : لیسانس نقاشی (آخه اینم شدرشته)معروفترین اثر : رویای خیسخبر خوب اینکه مجرده خبره بدم اینکه میگن خانم ماشین نداره (اما داره خوبشم داره)هنگام تحصیل در دبستان در چند نمایشنامه ایفای نقش کرده بود که در یکی از آن نمایشنامه ها نقش یک قورباغه را بازی کرده است.پس از آن دوره اصلا به بازیگری فکر نکرده است ، بعد از راهنمایی به هنرستان رفته و در آنجا رشته گرافیک را انتخاب کرده و در ادامه هم رشته نقاشی را تا مقطع کارشناسی خوانده است.خانم افسانه خانم با فیلم سینمایی ((محکومین بهشت)) که در اسفند ماه سال ۱۳۸۵ اکران شد به اهالی سینما معرفی شد.البته بازیگری را از کلاس های استاد سمندریان فرا گرفته است.بیوگرافی افسانه پاکرو :افسانه پاکرو متولد ۴ اردیبهشت ۱۳۶۱ در تهران است ،یک خواهر بزرگتر و یک برادر کوچکتر از خود دارد ،مجرد است ،فوق دیپلم گرافیک دارد ،آرام و کم حرف است ،عاشق بازیگری است و از شهرت بیزار است و بازیگری را فقط به خاطر اینکه بتواند نقش یک انسان متفاوت باخود را بازی کند دوست دارد ،بعد از گرفتن فوق دیپلم و گذراندن یک دوره کلاسهای استاد سمندریان برای بازی در فیلم محکومین بهشت در سال ۸۳ انتخاب شد و بعد از آن برای بازی در سریال رسم عاشقی دعوت شد و شهرت خود را در این سریال به دست آورد، از جمله فعالیتهای هنری اش عبارتند از:محکومین بهشت ،پیدا و پنهان ،رسم عاشقی ،رویای خیس ،محاکمه ،زندگی شیرین ،شیر و عسل و……مصاحبه ۱این مصاحبه مربوط به زمان بعد از پخش سریال رسم عاشقی می شود.خانم پاکرو ،به نظر کمی خجالتی میرسید؟البته خجالتی که نیستم ولی کمتر حرف می زنم ،خیلی شیطنت نمی کنم و معمولا سرم به کار خودم گرم است.خب فکر میکنید این خصیصه با شغلی که انتخاب کردید هم خوانی دارد؟شغل ما مگر چگونه است (می خندد) البته وقتی نقشی به من بدهند که مثل طوبی شیطان و حاضر جواب باشد مجبورم خودم را به او نزدیک کنم و اصلاباید خودم را فراموش کنم ،آن وقت استکه هنرم را نشان داده ام و می توانم بگویم بازیگرم ،البته این بستگی به موقعیتی دارد که در این زمینه کسب میکنم.چطور شد که برای نقش طوبی انتخاب شدید؟سر فیلمبرداری یک فیلم سینمایی به نام محکومین بهشت بودم و کار تقریبا در مراحل پایانی بود که آقای سلطانی از من خواستند که برای نقش طوبی به دفتر ایشان بروم و تست بدهم و با توجه به فیزیک و چهره ام که به یک دختر ۱۶ ساله شباهت داشتبعد از گرفتن تست انتخاب شدم و باتوجهبه فشردگی کار فردای همان روز جلویدوربین رفتم.تستی که آقای سلطانی از شما گرفتند به چه نحوی صورت گرفت ؟از من خواستند سکانسهای حسی که انتخاب کرده بودند را اجرا کنماز اینکه با بازیگران حرفه ای و پیشکسوت همبازی بودید نگرانی نداشتید ؟تا جایی که یادم می آید فقط خشحال و ذوق زده بودم البته از آن بابت که نتوانم نقش را آنطوری که باید ایفا کنم کمی میترسیدم که آن هم برای یک بازیگر طبیعی است.با توجه به تجربه کمی که داشتید کار با یک کارگردان موفق و سخت گیر تلویزیونی سخت نبود ؟اتفاقا من خیلی نگران این موضوع بودم اما آقای سلطانی آنقدر خوش اخلاق و مهربان بودند که سختیهای کار به چشم نمی آمد ومن جلوی دوربین ایشان خیلی راحت بودم و این در باور کردن نقشم خیلی موثر بود.نقش اکتیو طوبی هیچ تاثیری روی کاراکتر آرام و مظلوم شما نداشت ؟مدتی که مشغول فیلمبرداری سریال بودیم من واقعا خودم نبودم و تمام حرکاتم حتی در منزل مثل طوبی شده بود ،اما سریال که تمام شد دوباره همانی شدم که بودم!(با خنده)سیت و سماخی یعنی چه ؟فکر میکنم یعنی سرخ و سفید و بانمک!برخورد مردم بعد از این کار چطور بود ؟عالی بود ،همه به من لطف داشتند ،البته به من که نه ،طوبی را خیلی دوست داشتند و این برای من بسیار ارزشمند بود و انگیزه ای برای ادامه راه…نگفتید که چطور شد که بازیگر شدید ؟خب شما نپرسیدید..من در ۱۴ سالگی قرار بود وارد این عرصه شوم اما قست نشد ،در واقع به خاطر درس و مشق ،خودم و خانواده ام خیلی با این کار موافق نبودیم ،بعد از گرفتن فوق دیپلمو گذراندن یک دوره کلاسهای استاد سمندریان برای فیلم محکومین بهشت و بعد از آن سریال رسم عاشقی انتخاب شدم که فکر می کنم این هم خواست خدا بود وگرنه خودم اصلا فکرش را نمی کردم که بتوانم به این زودی به نتیجه برسم از این به بعد همخودم را دست خدا سپردم البته تمام تلاشم را می کنم تا بتوانم در این راه صاحب سبک و با تجربه ای موفق باشم اما می دانم که اگر او نخواهد اصرار منبی مورد و بی نتیجه است.عاشق بازیگری هستید ؟بله ،با تمام وجود این کار را دوست دارم اما اگر روزی دیگر بازی نکنم خیلی ناراحت نمی شوم چون می دانم به صلاحم بوده و خواست خداوند بوده.شهرت چقدر برایتان لذت بخش بوده ؟از شهرت بیزارم ،این را بدون اغراق میگویم . من واقعا به خاطر حس شهرت طلبی به سراغ این حرفه نیامدم.پس در این عرصه به دنبال چه چیزی هستید ؟فقط این که بنوانم در نقش یک آدم بیگانه با خودم زندگی و حسو حال آنها راجلوی دوربین تجربه کنم برایم لذت بخش است و بس.به شانس و اقبال خیلی معتقدید ؟نه آنقدر که تمام نشریات از زبان من بنویسند :تمام زندگی من شانس است ،که متاسفانه عده ای از نشریات نمی دانم به چه دلیل این کار را کردند ،من نه به شانس و اقبال بلکه به مشیت الهی اعتقاد ویژهای دارم.اگر روزی بخواهید ازدواج کنید و همسرتان از شما بخواهد این شغل را کنار بگذارید چه می کنید ؟اصلا به مقوله ازدواج فکر نمی کنم.به خانه داری علاقه مند هستید ؟من تمام غذاها را می توانم بپزم اما معمولا مادرم در خانه از من و خواهرم خیلی کمک نمی خواهد.خانواده ات با شغلی که انتخاب کرده ای مخالف نبوده اند ؟نه ،در واقع مشوق اصلی من خانواده ام هستند ،البته پدرم اوایل خیلی این شغل را دوست نداشت و دلش می خواست من حرفه ی دیگری را انتخاب کنم اما حالا خیلی هم علاقه مند شده و با شوق کارم را دنبال میکنندا خواندن و نوشتن هم میانه ای داری ؟البته خاطراتم را هر روز می نویسم اما خیلی فرصت اینکه بیشتر به آنها بپردازم را ندارم ،مدتی هم به رمان خیلی علاقه مند شده بودم و اکثر آثار دانیال استیل را خوانده ام.به سفر چقدر علاقه مندید ؟بر عکس خانواده ام خیلی به سفر علاقه ندارم ،اگر قرار باشد به مسافرت بروم شمال کشور را انتخاب می کنم.در زندگی بیش از همه برای چه چیزی ارزش و احترام قایل هستید ؟برای خانواده ام و خواسته های آنها.بیشتر فرد آینده نگری هستید یا به امروز خیلی فکر می کنید ؟اتفاقا به آینده خیلی فکر می کنم و تا حدی هم رویایی هستم.برای جوانان هم سن وسال خودت که دوست دارند وارد این عرصه شوند چه پیامی داری ؟اینکه اگر این شغل را واقعا به خاطر خودش دوست دارند ،از راه درستش وارد بشوند و مطمئن باشند که به یاری خداوند حتما موفق می شن


تاریخ: سه شنبه 26 / 3 / 1392برچسب:کتیج‏~بیوگرافی هنرمندان,
ارسال توسط حامدرئیسی
سردارحلیم بارانی درسال1372دردهستان کتیج درمحله بازاردریکی ازاصیل وبانسب ترین خانواده هابدنیاآمدسردارحلیم ازطرف پدری به سرداروکدخدای طایفه بارانی هاحاجی خیرالدین وازطرف مادری به سرداروکدخدای طایفه رئیسی هاشیخ محراب رئیسی(پردلی)میرسدهوش وزکاوت ایشان ازهمان کودکی موردتوجه وزبانزده عام وخاص بودسردارتحصیلات ابتدایی رادردبستان ابتدایی مسلم ابن عقیل بابالاترین رتبه هابه پایان رسانیدندوتحصیلات راهنمایی رادرمدرسه __ __ بازبابالاترین رتبه هابه پایان رسانید درواقع دوره راهنمایی سراغازشکوفایی استعداداجتماعی وسیاسی شدن ایشان بودددوره راهنمایی هرسه سال بااکثریت اراء رئیس شوراشدن ونقش تاثیرگذاری دربرقراری نظم مدرسه داشتن ویارویاورمدیران بود . وامامیرسیم به مهمترین بخش زندگی نامه سردارحلیم . دردوره دبیرستان مدیران دبیرستان اعتمادزیادی داشتن وهمواره درفعالیت های مهم ازایشان استفاده میکردن مثل سابق ایشان سه سال دبیرستان رئیس شورابودن همچنین رئیس بسیج مدرسه ؛ درزمینه ورزش ایشان فعالیت های گسترده ای داشتن وازجمله بازیکنان خوش استیل وبازیگردان وباتکنیک بودن درزمینه مربگیری استعدادویژه ای داشتن وهمه اوراژوزه مورینیو(اقاخاص)صدامیزنن وبه موفقیت هاوقهرمانی های زیادی دست پیداکردن _ درزمینه سیاست‏;‏ ایشان علاقه زیادی به سیاست وسیاسی شدن داشتن وفوت وفن های سیاست راتاحدزیادی کسب وتجربه کرده بودن سردار درانتخابات ریاست جمهوری وشوراشهروروستاحضوری فعال داشتن ومدیریت ستاداعتماداتحادوهمدلی رابرعهده داشتن وبامدیریت ایشان 4نفرازاعضاء این ستادبعنوان شورایی رسیدن دراخرازسردارحلیم بارانی زنده دل کمال سپاس دارم _ حلیم قهرمان . امیدنسل جوان


تاریخ: سه شنبه 26 / 3 / 1392برچسب:,
ارسال توسط حامدرئیسی
کویرم..........کویرمآنقدر کویرم که دریا در نگاهمتبخیر می شودآفتابی تفدیده در سینه ام نفس می کشدو اشتیاقی به وسعت دیدارمسافرمآنقدر مسافرم که تمام جاده های دنیا، در زیر لحن قدمهایم سکوت می کنندکوله بارم پر از شعرهای توستنگاه عاشقت را برمی دارمو برای تو صدای گرمم را جا می گذارمدعایت را بدرقه راهم کن حلالم کن ای صمیمیای قدیمی ترین حادثه خوب ، در دوردست آشناکویرم به ملاقات اقیانوس می روم تا آنسوی پرچین سیراب شدن از عشقبرایت «باران» هدیه می آورم ،بعد از این می توانی از من بپرسی خانه دوست کجاست ... ای صمیمی ای قدیمی+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و سوم خرداد 1392ساعت 1:47 بعد از ظهر توسط دل شکسته | نظر بدهیدتفهیم اتهام ............درین محاکمه تفهیم اتهام ام کنسپس به بوسه ی کارآمدی تمام ام کناگرچه تیغ زمانه نکرد آرام ام،تو با سیاست ابروی خویش رام ام کنبه اشتیاق تو جمعیتی ست در دل منبگیر تنگ در آغوش و قتل عام ام کنشهید نیستم اما تو کوچه ی خود رابه پاس این همه سرگشتگی به نام ام کنشراب کهنه چرا؟ خون تازه آوردم...اگر که باب دلت نیستم حرام ام کنلبم به جان نرسید و رسید جان به لبمتو مرحمت کن و با بوسه ای تمام ام کن+ نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم خرداد 1392ساعت 8:7 بعد از ظهر توسط دل شکسته | 6 نظرراست بگو ............بیـــــا و راستـــــــــ بگــــــو!کجـــای تقـــدیــر مـــن ایستــــاده ایکــه میـــان خطــوط درهــم تنیـــده ی پیشــانــی امهیـــچ خطـــی بــه نـــام تـــــو نیستــــــــ !امــــا چنــــان عمیـــق در مـــن ریشـــه دوانـــده ایکــه گـــوئــــی ســـرنـــوشتــــم را هـــرگــزاز تــــــو گـــریـــزی نخـــواهــد بـــود... چرا اومـــدی تـــو زنـــدگیـــم؟! مگــهزنــدگیــم بــدون عشــق تـــو چــی کــمداشتـــــــ ؟!! بــاورتـــــ میشـــهســالـای قبــل عشـق تـــورو اصــلا یــادم نمیــاد کـه چـه جـوری زنــدگـی میکــردمکــه حــالـا تصــور آینــده ی بــدون تــو دیــوونــم میکنـــه...امیدم ایـن روزا همه زنـدگیــم شذه ای...همـه ی فکـر و ذکـرم تـویـی... همــه جـا، هــر ثــانیــهبــاهـام چیکـار کــردی ...بهـم حـق میــدی کـه دلـم بســوزه از بــی ســرانجـامـیاینهمــه عشــق؟!!وقتــی نگــام میکنــی همــه ی وجـودم میلــرزه... وقتـی نسبتــــ بهـم بـی تفــاوتـــــنیستی، دلــم شــاد میشـه!نــاخــواستــــه دلخــوشـــم میکنـــی...ایـــن روزا چقـــدر بـــرام دوستــــــــ داشتنــی تــر از قبــل هستــی...!خستــــــه شــدم بــس کــه فکــر کــردم آخــرش چــی میشـــه؟!واقعــا آخــرش چــی میشـــه؟اگــه قــراره بــری، دلخـــوشــم نکــن... خــواهــش میکنــم! آخــه خـودتــــ نمیــدونــیکــه رفتـــاراتـــــ بــا مــن عــاشــق تـــو چیکــارا کــه نمیکنــه! سختــه میــون ایـنامیــد و دلخــوشـی یهـــو شــاهــد رفتنتــــ بــاشـم...!میخـــوام حــواسمــو جمــع کنـــــــم!امــا مــونـــدم چــه جـــوری جمعـــش کنـــم وقتیکـــه تمــامـــش پیــش تــــوئـــه!هــر روز دارم بــه خــودم یــادآوری میکنــم، اویــی کــه همــه ی فکــر وذکــرتــه،هـرگــز مــال تــو نیستـــــــ !+ نوشته شده در دوشنبه بیستم خرداد 1392ساعت 3:30 بعد از ظهر توسط دل شکسته | 2 نظرآغوش...........آغوش من فقط به اندازه تو جا دارد ...این تمام لذت من است ...وقتی با اصرار مرا می خوانی ...وقتی با چشم های بسته گرمای نفسهایت را احساس می کنم ...من این انتظار عاشقانه را می پرستم ...تمام روز انتظار تا تو بیایی ...آغوش من فقط اندازه تو جا دارد ...اگر خوب گوش کنیاین ضربان های تند و پی در پی قلبم را می شنویتو را فریاد می زنند ...مخاطب کلامم که هیچ ...مخاطب ضربا نهای قلبم هم تویی ...ببین تعبیر می کنم که گاهی خواب توهمان نهایت آرزوی من است ...+ نوشته شده در دوشنبه بیستم خرداد 1392ساعت 11:19 قبل از ظهر توسط دل شکسته | 3 نظراز هر طرف بخوانےاز هر طرفبخوانےبن بست اَست .من ، سالهاستدل بستــہ اَم ،بہ فال گیرےکہ برایـمبہ دروغپـاے ِ تـو را مے کشـــدوسط ِ معـرکہ ایے کہشایــدهیچ دَخلـے بہ تــو ندارد!و چہ کودکـانہ ، ـهر باربیشتــر بـاور مے کنـم ،شبے را کہ ، روزشدنیــا از آغوش ِ تــو شروع خواـهد شُد..+ نوشته شده در سه شنبه چهاردهم خرداد 1392ساعت 2:25 قبل از ظهر توسط دل شکسته | 3 نظرگوش کن ................آهای تویی که قراره یه روز جای منو بگیری.....یادت باشه.صبحا تا ظهر میخوابه!!!خوراکی های ترش خیلی دوست داره....پیتزا و ساندویچ مخصوصا اگه تو یخچال بمونه از غذاهای محبوبشه...هی بهش نگو این کارو کن..اون کارو کن....عصبی میشه...عاشق بارون و شبهای مهتابیه....گیتار هم دوست داره...وقتی مریضه هواشو خیلی داشته باش....چیزی رو تکرار نکن بدش میاد.....وجودش آرامش کامله....خسته که باشه اطرافش نرو....یادت باشه...اون همه چیز منه....حق نداری اذیتش کنی....+ نوشته شده در دوشنبه سیزدهم خرداد 1392ساعت 8:49 بعد از ظهر توسط دل شکسته | 9 نظردلم .................دلم که تنگ میشود نظر به ماه میکنمبه تو که فکر میکنم حواس پرت میشومشبانه روز یکسره من اشتباه میکنمبهانه گیر و عاصی از خود و زمانه میشومتمام عمر خویش را فقط گناه میکنمگرفته تیغ را به دست و مسخ مرگ میشومو خون سرخ خویش را خودم مباح میکنمدریغ سهم من فقط درون چاهبودن استولی درون چاه هم تو را نگاه میکنمهزار گونه وسوسه سیاه میکند مرابدون هیچ واهمه فقط گناه میکنم


تاریخ: سه شنبه 26 / 3 / 1392برچسب:کتیج شعرعاشقانه,
ارسال توسط حامدرئیسی
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 123
بازدید ماه : 897
بازدید کل : 177924
تعداد مطالب : 281
تعداد نظرات : 79
تعداد آنلاین : 1



Alternative content