تارنگاربخش کتیچ
تارنگاربخش کتیچ
این روزا خیلی دلتنگ پاییزمهرلحظه مثل برگ زردی میریزم مثل کویر خشک مثل بهاری خزونم مثل ابرهای گریون این روزا دلنگرونم---------------------------------------------------مثل یه شمع در تاریکی شبها دارم میسوزمسرپا وجودم از عشق ولی لبانم و به هم میدوزم کلبه عشق رو تو رو یاهام با تو ساختم ولی پس از رفتنت چه عاشقانه باختم---------------------------------------------------------تنم سردو دستام بی حسهچشام خیسه و قلبم پر غصهتو بی تفاوت و دلت از سنگه کاش میفهمیدی دلم برلت تنگه----------------------------------------------------غم تموم وجودم رو گرفت وقتی که عشقم دستاشو گرفت بغض راه گلوم و بسته بوددلم از غم دوریت شکسته بودتموم احساسم رو دادم پای تواما تموم احساسش شده بود مال تو------------------------------------------------------گل زمانی پژمرده میشه که از خاک بگیریش درست عین من که پس از جداشدن از تو بی امان خواهم مرد------------------------------------------------------کنار تو بودن فقط برای یک لحظه به یک عمر زندگی بدون تو برام می ارزه---------------------------------------------------------دارم زندگی میکنم با خاطرات دیروز همهی دلخوشیم همین عکسات هنوز--------------------------------------------------------تو اسمون منی من ستاره های توتو دنیای منی من رویای زیبای توتو دریای منی من ساحل توتو زیباترین هدیه ی منیمن بهترین بهانه ی تو--------------------------------------------------------خیلی سخته پای کسی بمونی که دوست نداره یا مجبوری از کسی بگذری که بفهمی دوست داره----------------------------------------------------------خدایا چرا دوباره سهم من دلتنگی شد امروزمنمیدونم تا کی باید تو اتیش تنهایی بسوزمسکوت غمناک من از صدتا فریاد بدترهیه عمر تنهایی از باتو بودن خیلی بهتره------------------------------------------------------------پرواز کردن را بیاموز چرا که باید برای رسیدن به ارزوهایت پرواز کنیپرواز به سمت کسی که بهترین اسمان توست-------------------------------------------------------------تو تنها بهانه ی زیبا برای زندگی کردنمن هستیکه مثل یه پروانه زیبادرون باغچه ی دلمن نشستی تو تنها خورشید تابناک اسمان غم زده یمن هستی که مثل ستاره ها تو اسمون زیبا در وجودم نشستی--------------------------------------------------------------درخت به امید اب زنده است عشق به امید عاشق د ریا به خاطر قطره اش وجود دو عشق به خاطر معشوقش-------------------------------------------------------دلتنگ اون بارونیم که من و تو زیرش حرف میزدیمچه عاشقانه دست به دست هم قدم میزدیمچه قشنگ بود قدم زدن با تو زیر بارون تو خیابونکه حتی از اون بالا لبخند میزدن ابر ها برامون-----------------------------------------------------تو نباشی عاشقی حتی دروغهسر غم و غصه ها شلوغه تو نباشی دل اسمون میگیره تموم دلخوشی های دنیا یه شبه میمیره------------------------------------------------------لحظه ها چه سخت میگذره تو نبودشدوسش داری ولی از تونیست تووجودش مثل برگ های زرد روتن درخت دلت عین پاییزه جداشدن از کسی که دوسش داری چقدر غمنگیزه------------------------------------------------------سکوت میکنم و فقط به چشمات نگاه میکنم تا شاید موج غم را در چشمهای خیسم ببینی که چطور از چشم هایم بارون دلتنگی میباره وقتی در چشم هایم خیره میشوی و میگویی دوستت ندارم---------------------------------------------------تو روخواستن قشنگ بود عین یه رویای زیبادرست مثل رسیدن به تموم ارزوهای دنیاتورو خواستن مثل یه بهونه واسه زندگی بودمثل یه عشق واقعی مثل خوشبختی محض بود------------------------------------------------


تاریخ: شنبه 5 / 6 / 1392برچسب:کتیج ‏_~شعرعاشقانه,
ارسال توسط حامدرئیسی
یه روز تو دفتر سفيد دلت اسم منو قلم زديامانميدونم چيشد كه يهو عشقمو ورق زديبه جرم دوست داشتنت قلب منو تو پس زديتوي دفتر دلت اخر رواسممو يه رنگ قرمززدي---------------------------------------------------گاهي حس ميكنم اينجايي و باهات حرف ميزنماونقد بهم نزديكي كه ميام كنارت بهت دس ميزنميه وقتاييم كه خيلي دلتنگت ميشم بغلت ميكنماونقد بهت وابستم كه دارم باهات زندگي ميكنم--------------------------------------------------------خدا دلگيرم از بارونت چرا بارون نميبارهمگه از حال داغون اين روزام خبر ندارهچشامو رو به خورشيد بستم اخه خستميه عمره پاي اين عشق خاموش شكستم-------------------------------------------------------حالا كه دارم با اشك از پيش تو ميرمكاش موقع رفتن جلو چشمات بميرمكه شايد بياي بالا سرم منو بغل بگيريتوام كنار من عاشقانه با عشق بميري------------------------------------------------توي چهار فصل دلم گردو غبارهپر طوفان شن كه بارونم نميبارهتوي قلبم اين روزا يه بغض سنگينه يه درد بي درمون كه كسي نميبينه--------------------------------------------------تو اوج تابستون تو دلم چله زمستونه تو كنج قلبم كسي جزتو نميتونه بمونه سرپا وجودم پر از غصه و درد زمونست بي تو زندگيم با تموم فصلاش بهونست--------------------------------------------------چشماي تو كه نيست دنيا برام تاريكه بي دستاي تو زندگيم مثل دره باريكه دل ناز تو مثل نفس براي من ميمونه زندگي من وابستس به تو خدا ميدونه----------------------------------------------------تو تموم روياهاي مني كه هرشب با منيتو مثل ستاره ها هرشب تو اسمون منيت وتك گل دوست داشتني باغچه منيتو زيباترين فرشته روي زميني كه مال مني--------------------------------------------------------امشب از گريه چشمات بغض بارون و ديدمامشب از سكوت لبهات فرياد نگاتو شنيدمحس عجيب خواستنت مدام منو بهونه ميكنهگرفتن دستاي تو حتي تو خيالم منو اروم ميكنه---------------------------------------------------------تاريكم و خيلي سرد حيرونم و پردردمثل عشقي پاك عاشقم وليكن ساكتمتنم پر از هياهو اما بي حسو خاليم از توميجنگم با تنهايي و غافل نشدم از تو--------------------------------------------------------------فصل سبز ارزوهام پاييز شدو همش ريختستاره هاي اسمونم از كهكشون گريختساحل ارام من طوفان شدو لحظه اي لرزيدهوا ابري شدو خورشيد من لحظه اي ترسيد-------------------------------------------------------------------دود ميكنم مدام سيگارم را كه اين روزا بد جور رفيق تنهايي هايم شدهانگار با او حرف ميزنم و دردو ول ميكنم.پك هايم از سيگار سنگين شدههر پك ميزنم انگار حس تنهاييم بيشترميشود عجب رفيقيست اين نخ و دود سفيد--------------------------------------------------------------------خدايا تنهام بي حوصله ام اسير غمم دلهره و اضطراب دارم بازم خدايا شكرت كه هروقت دلم ميگيرد تو رفيقتنهايي هايم هستي و تنهايم نمي گذاريهمانند زميني هاااااااااااااااااا----------------------------------------------------------------------نميدانم چرا دستهايم دلش چيزي را ميخواهدانگار خيلي دوست دارد محكم چيزي را بغلبگيردنميدانم نكند شايد دوباره هواي تو را كرده باشدخدايا نميدانم به چه زبوني بگويم كه اوديگر نيست--------------------------------------------------------------------دلتنگي چقدر سخت است سخت است كه كنارش نباشيكه روي شونه هاي كسي سر بزاري كه شونه هاي او نباشدسخت است طاقت اوردن در چهار ديواري كه بوي او را ميدهداري سخت است كه چشم هايت از ديدنش محروم باشد-------------------------------------------------------------------چقدر بايد در پشت پنجره بشينم و بيادت مدام گريه كنمتا كي اه بكشم و قطره قطره اشكهايمرا به پايت بريزمچه بخواهي چه نخواهي خيالم پر شده از حالو هواي بودنتمحال است قانع شم به صندلي خالي كناريم و نبودنت-----------------------------------------------------------------چشمهاي خيس من بي هوا به جاده خيرهميشوندعجب جاده سرد و بي رنگي انگار داره هواي دلتنگيانگار بي تفاوت شده ام به جاده ايي كه از تو خاليستچقدر غمنگيز است جاده اي كه در ان ردپاي تو در ان نباشد------------------------------------------------------------------چه زيباست لحظه اي كه باران روي دستاي منو تو ميريزدو انگاه تمام وجودمان پر از حال و هوايعطر باران ميشودلحظه بوسيدن دستهاي تو براي من زيباترين حال زندگيستكنار تو كنار من زير اين باران اين بهترين باران زندگيست----------------------------------------------------------------فاصله تا عشق فقط يك قلب پاك استيك دل ساده و نرم مثل خاك استفاصله تا عشق يك قدم بيش نيستفاصله تا عشق همه چيز هست و هيچ چيز نيست----------------------------------------------------------مگه ميشه تيشه به ريشه عشقي بزنيكه يه روز با همين دستات بهش اب دادي-----------------------------------------------------------و چه غمگین است دلی که سالها به جرم عاشقی طعمه حوس شده است--------------------------------------------------------مثل قطار باش که به هر راهی نمیرود وتنهادر راه خودش تا اخر میرود-----------------------------------------------------خداحافظی سخته از کسی که خیلی دوسش داریاز کسی که نمیخوای حتی یه لحظه ام تنهاش بذاریخیلی سخته که یک عمر کنار تو رویاهای تو باشهباهاش زندگی کنی اما یهو خیلی راحت ازت جداشه------------------------------------------------------تنهایی واژه ایست که عمریست با او دردو دل میکنم----------------------------------------------------من با تنهایی هام رفیقم ولی با عشق غریبم با خودم دوست و بادلم رقیبم---------------------------------------------


تاریخ: شنبه 5 / 6 / 1392برچسب:کتیج ‏_~شعرعاشقانه,
ارسال توسط حامدرئیسی
بگو ...............دیوانه تر از آنم که بگذرم از توو عاقل تر از آنکه نگذرم از توو توچه خوش عاقلی که آسوده گذشتی از من اینجا مینویسم لبخندی را که دیگر نیست و شادی را که دفن شدآنجا در جنگل زیر پای تو ...اینجا می سرایم سقوط رابه ورطه ی نیستی و ذوب شدن رابر دل واژگان بگو ابرها ببارندبرای زنی که دیگر نیست و تو امروز بر دلش خنجر نشاندی و حرف هایش را به هیچ گرفتی بگو سوگواری کنند بر عشقی که نیامده رفت و به گِل نشست کشتی پهلو نگرفته...بگو هر چه گفتی دروغی بیش نبودو عشق چیزی نیست جز بازی با کلمات ...بگو ..


تاریخ: چهار شنبه 4 / 6 / 1392برچسب:کتیج ‏_~شعرعاشقانه,
ارسال توسط حامدرئیسی
عزا .............مشكے بـہ تـטּ كنيدعزاگرفتـہ ام ..براے مرگ يكـ احسآساحسآسے بـہ بزرگے يكـغرورلـہ شدهبـہ زير خیانت هاے يكـ عشق دروغيـטּاينجا ..در خلوتگاه ايـטּ عشق صداے شيونهاےدردناكم صداے نفريـטּ هاے ايـטּدلشكستـہ امروزے بـہ گوشت خواهد رسيد ..ايـטּصدارا ..دست سرسخت سرنوشـت بـہ گوشت مے رساندبراے زجرهاے ايـטּقلب سوختـہ ام براے هر نفس كـہ با مرگ كشيدم ..براے تكـ تكـ ثانيـہ هاےتنهايےام و براے غرور شكستـہ ام ..ديدار بہ قيامت عزیز لعنتے ...


تاریخ: چهار شنبه 4 / 6 / 1392برچسب:کتیج ‏_~شعرعاشقانه,
ارسال توسط حامدرئیسی
به پاکی ات قسم...یه زمانی بود که ...فكر ميكردم ديگر كسي زيبا نيست... كه ديگر كسي پاك نيست!كه با هم بودن هايشان از سر دلتنگي نيست و از روي نياز است!كه حرف هايشان حرف نيست... قولهايشان قول نيست...دوستت دارمهايشان بيخوديست... و حافظه شان كوتاه مدت است...!عشق هايشان پوچ است ودر يك لحظه ي كوتاه به فراموشي سپرده خواهد شد!شيطنت هايشان از روي سادگي نيست...اشك چشم هايشان واقعي نيست...تمساحي كه اشك ميريزد قابل اعتماد نيست!!!گرماي دستت را نميخواهند... پاكي نگاهت را نميخوانند!تفاوتت را با بقيه نميدانند!!!تا اينكه " تو " آمدي و كاري كردي كه به تو اعتماد كنم ......و درآخر مُهر تاييدي زدي بر تمامي افكاري كه داشتم و رفتي...و من تنها به اين دلخوشم كه اشتباه نميكردم


تاریخ: چهار شنبه 4 / 6 / 1392برچسب:کتیج ,
ارسال توسط حامدرئیسی
درد بی تو بودن...سردردها یمکابوس هایم و تمام این کز کردن هایم را در این روزها مدیون توام...نه مدیون خودم هستم تو که گناهی نداری گناه را من دارم و این ها تنها بخشی از تاوان این گناه است اما... برای تو درد کشیدن هم زیباست کاش آخر این غصه قصه ای زیبا باشه که تو شاعرش باشی...


تاریخ: سه شنبه 3 / 6 / 1392برچسب:کتیج ‏_‏ شعرعاشقانه_‏,
ارسال توسط حامدرئیسی
تن های هرزه راسنگسارمیکنند غافل ازآنکه شهرپرازفاحشه های مغزی است وکسی نمیداندمغزهای هرزه ویرانگرترن تاتن های هرز


تاریخ: دو شنبه 2 / 6 / 1392برچسب:کتیج ‏_‏ شعرعاشقانه_‏,
ارسال توسط حامدرئیسی
میرسد روزی که............من پذیرفتم که عشق افسانه نیست این دل درداشنا دیوانه نیست میروم شاید فراموشت کنم با فراموشی هم اغوشت کنم میروم از رفتن من شاد باش از عذاب دیدنم ازاد باش گرچه تو تنهاتر از ما میروی ارزو دارم ولی عاشق شوی ارزو دارم بفهمی درد راتلخی برخوردهای سرد رامیرسد روزی که بی من لحظه ها را سر کنیم میرسد روزی که مرگ عشق را باور کنی..


تاریخ: دو شنبه 2 / 6 / 1392برچسب:کتیج ‏_‏ شعرعاشقانه_‏,
ارسال توسط حامدرئیسی
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 391
بازدید هفته : 404
بازدید ماه : 475
بازدید کل : 187748
تعداد مطالب : 281
تعداد نظرات : 79
تعداد آنلاین : 1



Alternative content