در روزشنبه براساس رأی گیری که درمسجدالغدیرفنوج انجام شدکه دراین رأی گیری فرمانداربخشداروشوراهای روستاهاحضور داشتن اقای غلام بارانی باکسب اکثریت اراء بعنوان رئیس شورا بخش انتخاب گردیداقای غلام بارانی با اختلاف زیاد بعنوان رئیس ؛شورابخش انتخاب شدایشان از60رأی 35رأی ازحاظران راکسب کردند وافتخاربزرگی رابرای مردم کتیج کسب کردند.متن ارسالی بخشداری فنوج :ﻓﻀﻞ ﺍﻟﻠﻪ ﯾﻮﺗﯿﻪ ﻣﻦ ﯾﺸﺎﺀ ﻭﺍﻟﻠﻪ ﻭﺍﺳﻊٌ ﻋﻠﯿﻢﺑﻠﯽ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻓﻀﻞ ﺧﺪﺍ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻫﺮ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪﻧﻤﺎﯾﺪ ﻋﻄﺎﺑﺮﺍﺩﺭ ﮔﺮﺍﻣﯽ ﺟﻨﺎﺏ ﺁﻗﺎﯼ غلام بارانیﺍﺣﺘﺮﺍﻣﺎ" ﺑﺎﺳﻼﻡ ﻭ ﻋﺮﺽ ﺍﺭﺍﺩﺕﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﺎﻛﺮﯾﻢ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻋﻨﺎﻳﺎﺕ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﮔﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺮﺍﻓﺘﺨﺎﺭﺍﺕ ﻭ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻴﻬﺎﻱ ﺟﻨﺎﺑﻌﺎﻟﻲ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﺷﺪ ،ﺑﺎ ﮐﻤﺎﻝ ﻣﺴﺮﺕ ﺍﻧتخاب ﺑﺠﺎ ﻭ ﺷﺎﯾﺴﺘﻪ ﯼ ﺣﻀﺮﺕﻋﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺭﺯﺷﻤﻨﺪ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺩﺭ منطقه ﻣﯽ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥرییس شورای بخش ﺗﺒﺮﯾﮏ ﻭﺗﻬﻨﯿﺖ ﻋﺮﺽ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﻢ .ﺍﺯﺩﺭ ﮔﺎﻩ ﺍﯾﺰﺩ ﻣﻨﺎﻥ ﻣﺰﯾﺪ ﺗﻮﻓﯿﻘﺎﺕ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺪﻣﺘﯽﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﺷﻮﺭ ﻭ ﻧﺸﺎﻁ ﻭ ﻣﻤﻠﻮ ﺍﺯ ﺗﻮﮐﻞ ﺍﻟﻬﯽﺩﺭ ﺟﻬﺖ ﺭﺷﺪ ﻭ ﺷﮑﻮﻓﺎﯾﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻣﺴﺎﻟﺖﺩﺍﺭﺩ . ﻭ ﺷﮑﺮ ﺍﻟﻠﻪ ﺳﻌﯿﻬﻢ..ودراخرضمن تبریک به اقای غلام بارانی ومردم کتیج برای ایشان ارزوی موفقیت میکنیم

تاریخ: سه شنبه 7 / 7 / 1392برچسب:کتیج تارنگارحامدرئیسی,کتیج سیاست شورا,

آدمهارونشناسید.......اینگونه راحت ترید‏!|‏!|نه توقعی داریدنه توقعی دارند.......|/\|/....‏|‏/ m /

تاریخ: دو شنبه 6 / 7 / 1392برچسب:کتیج تارنگارحامدرئیسی,کتیج شعرعاشقانه,

سکوت کن........این دنیااگرحرفی داشت.......خدایش ساکت نبود|/\|../..‏|‏/ m /|

تاریخ: دو شنبه 6 / 7 / 1392برچسب:کتیج تارنگارحامدرئیسی,کتیج شعرعاشقانه,

پس ازلحظه های دراز ~ بر درخت خاکستری پنجره ام برگی رویید ~ ونسیم سبزی تاروپودخفته مرالرزاند‏~‏ ~وهنوزمن‏!‏‏~‏ ریشه های تنم رادرشن های رویاهافرونبرده بودم که به راه افتادم‏~‏ پس ازلحظه های دراز ~ سایه دستی روی وجودم افتاد‏~‏ ولرزش انگشتانش بیدارم کرد ~وهنوزمن ~~پرتوتنهای خودم را‏~درورطه تاریک درونم نیفکنده بودم که به راه افتادم‏~‏ ‏_‏ § § m § §

تاریخ: یک شنبه 5 / 7 / 1392برچسب:کتیج تارنگارحامدرئیسی,شعرعاشقانه,

شب سردی است ومن افسرده. !راه دوری است وپایی خسته .‏!تیرگی هست وروشنایی مرده .‏!‏ میکنم تنهاازجاده عبور ‏_! دورماندندزمن ادم ها .‏!‏ سایه ای ازسردیوارگذشت .‏!‏ غمی افزودمرابرغم ها , ! m !

تاریخ: جمعه 3 / 7 / 1392برچسب:کتیج,کتیج تارنگارحامدرئیسی شعرعاشقانه,

افتاب است وبیابان چه فراخ‏! نیست درآن نه گیاه و نه درخت ! غیراوای غرابان ,دیگر ‏_‏ ‏_‏ ‏_‏ ‏_‏ بسته هربانگی ازاین وادی رخت ! درپس پرده ای ازگردوغبار ! نقطه ای لرزدازدورسیاه : چشم اگرپیش رودمیبیند آدمی هست که می پوید راه . ‏§‏‏§‏ m §§

تاریخ: دو شنبه 30 / 6 / 1392برچسب:کتیج,کتیج تارنگارحامدرئیسی شعرعاشقانه,

ریخته سرخ غروب جابه جابرسرسنگ‏!‏ کوه خاموش است می خروشدرود‏!‏ مانده دردامن دشت خرمنی رنگ کبود‏!‏ سایه آمیخته باسایه سنگ باسنگ گرفته پیوند‏!‏ روزفرسوده به ره می گذردجلوه گرامده درچشمانش‏!‏ نقش اندوه پی یک لبخند‏(‏ ‎( m

تاریخ: دو شنبه 30 / 6 / 1392برچسب:کتیج,کتیج تارنگارحامدرئیسی شعرعاشقانه,

روشن است اتش درون شب وزپس دودش‏!طرحی ازویرانه های دور‏!گربه گوش آیدصدایی خشک‏!استخوان مرده می لغزددرون گور‏!دیرگاهی مانداجاقم سرد‏!وچراغم بی نصیب از نور‏!خواب دربان رابه راهی برد‏!بی صداآمدکسی ازدر‏!درسیاهی اتشی افروخت .بی خبراما.که نگاهی درتماشاسوخت .‏§‏‏§‏ m §§

تاریخ: جمعه 27 / 6 / 1392برچسب:کتیج تارنگارحامدرئیسی,کتیج شعرعاشقانه,